از طریق شناخت خود تشخیص می دهیم که همان قدر که ما سعی و تلاش برای خوب بودن می کنم ، دیگران نیز سعی خود را می کنند . و درک این که همه ما در معرض عدم امنیت ها و شکست های مشابه ای هستیم و همه برای آینده خود رویاهایی داریم . باعث بروز احساس و داشتن رابطه ای قوی با دیگران می شود.
آگاهی و شناختی که از خود پیدا میکنم البته به کمک راهنمایی های راهنما دیگر تلاش بیهوده و دست و پا نمیزنم و سعی میکنم با آرامش و آگاهی ادامه مسیر بدهم
وقتی بتوانم فروتنی را تجربه کنم ، می توانم قدم شش و هفت خوبی را کار کنم ، مهم این است تمام تلاش خود را در اجرای فروتنی و کارکرد این قدم نیز به کار بگیرم و به مرور می
توانم به خواسته هایی که از این قدم دارم برسم .
فروتنی یعنی من نه از دیگران کمترم نه بیشتر و نیاز به کمک دارمس وقتی با درونیاتم که من یک چیزهایی زیاد دارم (نواقص)و یک چیزهایی کم دارم مثال پذیرش ایمان صبر وووووبپذیرم و اشتی باشم و تمایل را فروتنانه نشان دهم این قدم مرا به ارامش میرساند ....
فروتنی که درک کردم اینگونه است که تو که هستی و کجا بودی و الان که هستی و کجا قرار داری ، مقایسه تفکر و روند گذشته با افکار امروزم و روند زندگی امروزی من خود نشان گر قدرت بالای این برنامه است ، همین موضوع باعث شد که اقرار کنم و با فذوتنی از او بخواهم که کمکم کند و برای تمایل و تغییر دعا میکنم
خودم را همینطور که هستم بپذیرم - افسوس گذشته را نخورم - خود آزاری و خود تخریبی نکنم - دیگر غرور و تایید طلبی و خودمحوری من باعث نمیشود نقص ها و عیوبم را بپوشانم - فروتنی به من کمک
کرد که اگر اشتباهی کردم ، مسئولیت آن را بپذیرم و برای جبرانش حرکتی بکنم ولی سرخورده نشوم - درک و آگاهی از قروتنی به من کمک کرد تا جایگاهی که در آن هستم را بپذیرم - فروتنی کمک کرد
خودم را بشناسم و از انکار خارج شوم - فروتنی کمک کرد تسلیم شوم و قبول کنم که فقط خدا می تواند کمبودهای اخلاقی مرا برطرف کند.