ما به حداقلی از تمایل برای کارکردن این قدم نیاز داریم که هیچ ربطی هم به جبران خسارت ندارد . اول از همه ما به تمایل برای تهیه کردن فهرست مان نیاز داریم . علیرغم احساسی که ممکن است نسبت به اضافه کردن اسمی به فهرست مان داشته باشیم ، لازم است تمایل پیدا کنیم این کار را انجام بدهیم .
اول اینکه مشورت می کنم ، مشارکت می کنم ، از دوستان بهبودی در مورد کارکرد این قدم تجربه می گیریم و از رهنمودهای راهنمایم کمال استقبال را می نمایم . دعا می کنم و از خداوند کمک می خواهم ، سعی می کنم اصل بخشش را در خودم شکوفا کنم تا تمایلم نسبت برای کارکرد این قدم بیشتر و باانگیزه تر شوم .
قدم کار کردم ، قدم انتقال دادم ، خدمت کردم ، خدمت میکنم ، توسط معتادان گمنام از زاویه بهتری به زندگیم نگاه کنم ، تا مادامی که این راه را دنبال کنم از هیچ چیز واهمه نخواهم داشت
این توانایی را برنامه معتادان گمنام به من داده ، این اصول اعتباری خاص در روند زندگی فردی من دارد که همه مستلزم داشتن سه اصل ضروری روحانی ، صداقت روشن بینی و تمایل است
تمايل من بايد با كار كردن روى خودم اتفاق بيفتد اينكه من بايد خودم را اماده كنم و اين درك را داشته باشم براى فراينده بهبودى خود تواضع و از خود كذشتكى داشته باشم دعا كنم با راهنمايم در رابطه با تمايل صحبت كنم مشاركت كنم و بدانم كه من بايد انسانيت خود را در غالب قدم ١٢ به اجرا بگذارم
با کارکرد هفت قدم قبل باابزارهای برنامه برای تحقق ب ابعاد روحانی هرقدم آشناو ب دستاورد کاربرد آنها واقفیم. بار دیگر در تراز قدم هشتم نیاز ب رجوع ب گذشته اما ب شکل عمیقتر میشویم. اقرار ب آنچه که انجام داده ایم. یعنی تسلیم صداقت و شهامت بیشتر از قبل.بادر میان گذاشتن احساسات و افکار خود با راهنما و دوستان بهبودی و استفاده از نشریات و دعا کردن این قسمت از قدمها نیز با موفقیت انجام خواهد شد
دعا ا کردن و تمرین قدم ششم و هفتم متواضعانه و فروتنانه ارتباط گذاشتن با نیروی برتر تمرین به جبران خسارتهای کوچک با مشورت تغییر رفتار و باورهای قدیمی نسبت به خسارت زدنهایم و محق نبودن متعهد بودن به قدم سوم ...
دعا میکنم و از تجربه دیگران استفاده میکنم - فکر کردن در مورد خسارتها - جهن نوشتن خسارت ها دفترچه یادداشت به همراه دارم - زمانی که این قدم را با رهجوهایم کار میکنم ، خودم هم در حال
کارکرد این قدم باشم -