تالار گفتگوی معتادان گمنام منطقه یک ایران

نسخه‌ی کامل: قدم دوازدهم سوال 13 : چه چیز باعث حضور مستمر من در جلسات و اعتمادم به برنامه NA است؟
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
ما باید به یاد داشته باشیم که بعضی اوقات فرقی نمی کند چند وقت است پاکیم ، خود ما نیاز به دریافت پیام داریم و اگر در جلسه ای ساکت بنشینیم ، به احتمال زیاد آن را خواهیم شنید .
در وحله اول بیماری اعتیاد ، پذیرفته ام تا زمانی که بیماریی دارم بنام اعتیاد ، میبایست برای رهایی از آن و بهبودی در جلسات معتادان گمنام شرکت کنم ، سپس تعهدم نصبت به این امانتی که به رایگان در اختیارم قرار دادند ، و بودن همدردانم و بهبودی آنها و سپس بهبودی فردی خود موجب افزایش اعتماد به معتادان گمنام شد
وقتی دیدیم زندگی من روز به روز از زمان ورود به انجمن و جلسات ، بهتر شد ، وقتی که با حضور در جلسات انرژی می گیریم ، وقتی که مشارکت می کنم و سایر اعضاء به مشارکت

من گوش می دهند و اینکه با حضور در جلسات به آرامش می رسم و خدمت می کنم . وقتی اتحاد اعضای NA را در جلسات دیدیم ، همه اینها باعث حضور مستمر من در جلسات NA

می باشد.
باور کردم که بیماری دارم و انسان نیازمندی هستم و نیاز به آرامش و وصل بودن و یادگرفتن دارم با حضور در جلسات این اتفاقات برایم افتاد و هر روز این نیازها در من بیشتر شد
اينكه امروز زندگيم كاملا تغيير كرده و پيام عشق و اميد در جلسات كاملا كار مى كند امروز تغييرات زيادى در زندگيم اتفاق افتاده به همين خاطر عاشقانه برنامه رو دوستت دارم و دوست دارم تا اخرين نفس در برنامه باشم و. خدمت كنم
ارزش درمانی کمک یک معتاد به معتاد دیگر - حضور در جلسات بهبودی کمکم می کند تا بهبودیم را به طور مستمر و مداوم پیگیری کنم - پیامی که در من تأثیر گذاشته و من آن را با دیگران به اشتراک 

می گذارم - خدمت کردن - اینکه گروه به من اعتماد بنفس می دهد - با تشویق گروه خودم را باور می کنم - با حضور یک تازه وارد اعتمادم به برنامه مضاعف می شود و یقینم پررنگ تر می شود که 

برنامه کار می کند -
راهنما که از من سو استفاده نکرد مرا وصل و وابسته خود نکرد راهی اصول کرد در شرکت جلسات از انزوا و تنهایی بیرون امدم دوستانی پیدا کردم درد مشترک داشتند و در شرایط سخت و مصیبت وارده جلسات را ترک نکردنند بدون جشم داشت به من کمک شد حق عضویتی از من دریافت نشد برای کسی فرقی نمیکرد من حه مصرف کردم و یا شخصیت خانوادگی من جیست قضاوت نشدم گمنامیم نشکست بی احترامی به من نشد کسی مرا نصیحت و ارشاد و سرزنش نکرد و فقط و فقط امید را در من زنده کردنند مشوقم شدنند با مشارکتها و تجربه هایشان هدف مند زندگی کن م و فرصت اشتباه به من داده شد ...
روشدکردن من دربهبودی
درست زندگی کردن
پاک ماندن ازهرگونه موادمخدر
تغیرکردن افکارغلط به افکاردرست
اعتمادبه خداوندودوست داشتن همه
دست ازجنگ برداشتن ودرست زندگی کردن