قاعده کلی انجام قدم دوازدهم به طور دقیق ، خدمت همراه با از خود گذشتگی است . ما بهبودی مان را مدیون خدایی هستیم که خود درک می کنیم . اکنون خود را در اختیار او می گذاریم تا از ما به عنوان وسیله ای برای بهبودی خواستاران آن استفاده کند .
اکثر ما می آموزیم که پیام مان را فقط به آن کسانی برسانیم که درخواست کمک می کنند . گاه تنها چیزی که می تواند یک معتاد دردمند را در قبول کمک تشویق کند شاهد زنده است . ممکن است یک معتاد در عذاب باشد ، اما تمایل درخواست کمک نداشته باشد ، در این گونه مواقع می توانیم خود را در دسترس او قرار دهیم تا اگر درخواست کمک کرد یک نفر در دسترس باشد
خدمت کاری درست با نیت درست است ، ایمانی که در اجرای آن دارم سبب شده که سالها به هر نحوی که در توانم بوده در معتادان گمنام خدمت کنم و این برای من اصل شکرگذاری است ، شکرگذاری برای برنامه ای روحانی و پر بازده ، تمرین من از مسئولییت پذیری آغاز شد و آن را توسعه دادم و سپس بدنبال حفظ آن شدم ، این چند نمونه هم از برکات وجود معتادان گمتام در من رخ داد
خدمت یعنی کمک یک معتاد به معتاد دیگر ، یعنی پذیرش دیگران ، که در زمان مصرف از آن به دور بودیم ، حضور یکایک ما در جلسات ، خدمت گرفتن در انجمن بدون هیچ چشم
داشتی ، وقت و انرژی خود را صرف NAنمودن ، عشق بلاعوض به سایر معتادان ، و مسئولیت پذیری در NA ، سرویس دادن به تازه وارد و سایر کارهایی که از توان ما بر می آید
تا در انجمن انجام بدهیم .
خدمت با از خودگذشتگی به من یاد داد تا از خواسته ها و افکار شخصی ام دست بردارم و به نفع منافع جمع و دیگران باشم یاد گرفتم بر روی خود خط بکشم و این را در بیرون تمرین کنم و به اندازه درک وشعورم به خداوند نزدیک شوم
خدمت با از خودگذشتگی یعنی انجام کار درست با نیت درست و قلبی .
کاری که از خودت مایه بگذاری و از منافع شخصی ات دست بکشی . از روی خودمحوری و تایید طلبی خدمت نکنی . دنبال نتیجه نباشم و فقط به سود روحانی فکر کنم . هر کجا که باشد برایشان وقت
بگذارم و به حرف های آنها گوش دهم . حمایت از سبد هفتم
یعنی کنار گذاشتن خواته های خودم و خط بکشم روی خودم و مصلحت دیگران را در نظر بگیرم من میتوانم با خدمنو نیت خیر از خودگذشتگی دارم با دیگران سود روحانی ببرم عشق بلا عوض یعنی راهنما بابت عشق به من هیج درخواستی نکرد فقط در عملکرد نشانم داد هر جه دارم با دیگران در میان بگذارم امروز اموختم از روی غرایظ خدمت نکنم تا احساس ارامش و نشاط درونی داشته باشم ....
خدمت یاازخودگذشتگی یعنی ازمن تبدیل به ماشدن
خدمت یعنی بهبودی خودرابه نمایش گذاشت
باخدمت کردن به دوستان بهبودی باعث اتحادمیشوم
گرفتن دست هرمعتادی که درخواست کمک کندوکمک کردن
خدمت وازخودگذشتگی یعنی به اجراگذاشتن اصول روحانی انجمن