نقائص شخصیتی ما نشان دهنده طبیعت اصلی ما هستند . به احتمال زیاد در می یابیم که ما نیز مانند دیگران دارای طبیعتی ذاتی و پایه ای هستیم . ما نیازهایی داریم ، و به دنبال برآورده کردن آنها هستیم .
نواقص شخصیتی من یک روزه بوجود نیامده است ، بلکه سالیان درازی در اثر اعتیاد فعال و عدم تعادل از این نواقص بصورت گسترده استفاده نموده ام و اکنون که آنها را ریشه یابی می
کنم ، متوجه می شوم که جزعی از وجودم شده اند ، و با کارکرد قدم ششم ، و شناسایی آنها و کمک خواستن از نیروی برتر سعی می کنم بصورت روزانه تمرین کنم تا آنها را کنار
بگذارم و این امر به مرور اتفاق می افتد.
امروزه نواقص من بدین صورت است که تا زمانی که تحت فشار نصبت به موضوعی نباشم ، همه چی به خوبی پیش میره ، اما مشکل زمانی است که در شرایط قرار میگیرم و یا تحت فشار قرار میگیرم مستقیما به سراغ همان الگوی رفتاری گذشته یا استفاده از همان نقایص میشوم
مخصوصا در رانندگی ، همه چیز به خوبی پیش میرود تا زمانی که کسی از نگاه من تخلفی انجام نداده ، اما بمحض آنکه تخلفی مرتکب میشوند ، نقش پلیس ، آموزظگش دهنده ، مجری قانون ، راوی قانون و قاضی را ایفا میکنم ، با عدم رعایت تمام حقوق شهروندی و اخلاقی
هر نقص روش و متد های خودش را برای مصرف کردن دارند . برای مثال :
زمانی که من نمی توانم حرفم را مستقیم به طرف مقابلم بزنم غیبت و بدگویی می کنم . وقتی از فرصت ها نمی توانم به درستی استفاده کنم و خود را سرزنش می کنم ،
خودم را محکوم می کنم . زمانی که برای وقت دیگران ارزش قائل نیستم ، بدقولی می کنم . هر زمان که از دید مثبت به دیگران نگاه نمی کنم ، منفی گرا می شوم .
وقتی چیزی را به درستی و بجا مصرف نمی کنم ، اسراف می کنم . زمانی که می خواهم خود را اثبات کنم و یا طرف مقابلم را عذاب بدهم ، لجاجت می کنم .
اینها نمونه هایی از نواقص من هستند که از راه ها و متد های مختلف در زندگیم مورد استفاده قرار می دهم .