تالار گفتگوی معتادان گمنام منطقه یک ایران

نسخه‌ی کامل: مفهوم پنجم سوال 3:اگر به سه نفر به طور مساوی اختیار جهت انجام یک کار واگذار شود.....
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
مفهوم پنجم سوال 3: اگر به سه نفر به طور مساوی اختیار جهت انجام یک کار واگذار شود ، و آن کار انجام نشود ، چه کسی باید جوابگو باشد؟


وقتی که محدوده تصمیم گیری را برای هر مسئولیت خدماتی تعریف کنیم ، محدوده پاسخ گویی را نیز مشخص کرده ایم .
همان طور که بیشتر در مفهوم چهارم دیدیم و در مفهوم هشتم نیز با آن روبرو خواهیم شد ، پاسخ گوئی ویژگی اصلی خدمت در NA است . وقتی به خدمت گزاران مورد اعتماد خود مسئولیت انجام وظیفه خدماتی خاصی را می دهیم ، آنها را برای اختیاری که به آنها واگذاری کرده ایم نیز پاسخگو می دانیم .
از آنها انتظار داریم که در دسترس باشند ، پیوسته پیشرفت خود را گزارش کنند و با ما در مورد مسئولیت های خود مشورت نمایند.

پاسخ گوئی بدان معنا نیست که به کسی اختیاری بدهیم و زود  آن را پس بگیریم . بلکه بدین معنی است که می خواهیم از تصمیم گیری های خدمت گزاران مورد اعتمادمان برای انجام وظیفه ای که بدان ها محول کرده ایم با خبر باشیم . ما می خواهیم امکان تاثیر گذاری بر تصمیمات را داشته باشیم ، به خصوص اگر مستقیما بر ما اثری داشته باشد و اطلاعات ما در مورد هر مسئولیتی که به ساختار خدماتی محول شده است ، کمک می کند تا اگر مشکلی پیش آمد ، بتوانیم در اصلاح آن کمک کنیم و نقش داشته باشیم .

مفهوم پنجم از ما می خواهد به دقت خدمتی را که می خواهیم انجام شود ، مورد نظر قرار دهیم ، کسی را که باید این کار را انجام دهد مشخص کنیم ، اختیار لازم جهت انجام کار را واگذار نمائیم و مراقب پاسخ گوئی برای انجام وظایف باشیم .

به کارگیری آگاهانه مفهوم پنجم به سعی و کوشش نیاز دارد . اما نتایج آن به زحمتش می ارزد.
در اکثر خدمات معتادان گمنام ، بنا به تجربیات گذشته هر خدمتی ، به یک نفر که دارای شرایط خدماتی مورد نیاز آن خدمت است ، واگذار می شود و او را بعنوان نقطه پاسخگویی

خدمت واگذار شده به او می شناسیم . اگر خدمت خود را بدرستی انجام دهد ، از خدمات او تشکر می کنیم و اگر اشتباهی در خدمات محوله به او ، داشته باشد ، به او تذکر

می دهیم و از او پاسخگویی می خواهیم . اگر به سه نفر خدمتی واگذار شود ، به هر دلیلی آن خدمت به مشکلاتی بر خورد کند ، عملا نقطه ای برای پاسخگویی وجود نخواهد

داشت . چرا که نمی توانیم بگوییم که هر مسئولیتی در خدمت واحد به عهده چه کسی بوده و چه شخصی پاسخگوی مشکلات بوجود آمده خواهد بود و عملا بین خدمتگزاران

انتخاب شده نیز مشکلات زیادی بوجود خواهد آمد ، چرا که مشخص نیست که در یک خدمت کدام وظایف مربوط به کدام خدمت گزار می باشد و کدامشان نقطه پاسخگویی خدمت

محوله خواهند بود .
مثال اگر کمیته ادرس جلسات یا خزانه یا اطلاع رسانی معلوم باشد اختیارات با کیست هر کاری به وضوح و وظایف مشخص میشود و نقطه پاسخگویی گروهها مشخص میشود و منابع و وقت و انرزی به هدر نمیرود و از تصمیم گیری های خدمتگزاران مورد اعتماد بهتر اگاه میشویم ...
چون این مشکل به دلیل تفکیک نکردن شرح وظایف و نسپردن کار مشخص به هر نفر ، به وجود آمده است دیگر پرسشی در مورد اینکه چه کسی مسئول انجام آن است وجود نخواهد داشت
پس گروه باید پاسخگو باشد . برای حفظ منابع مالی و انسانی گروه ، باید محدوده وظایف هر پست خدمتی از قبل معلوم باشد تا از اتلاف وقت ، انرژی و منابع مالی جلوگیری شود .
وقتی کاری را به چندنفرسپرده شودکسی نقطه پاسخگوی ما نیست
وتمام منابع انسانی ومالی وایده به هدرمیرود ولی اگر شخصی را
مشخص کنیم می توانیم ازان پاسخ خواست
مطمئناً تداخل بوجود می آید و هیچ کس نقطه مقابل پاسخگویی نیست و دقیقاً نمی دانیم برای رفع آن به چه کسی مراجعه کنیم . برای حفظ منافع مالی و انسانی گروه ، باید

محدوده وظایف هر پست خدمتی از قبل مشخص باشد تا از اتلاف وقت و انرژی و منابع مالی ( که به راحتی فراهم نشده ) جلوگیری شود .