تالار گفتگوی معتادان گمنام منطقه یک ایران

نسخه‌ی کامل: قدم دوم سوال 39 : من چه اعمالی انجام داده ام که نشانگر ایمان من است ؟
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2
ما نمی توانیم بنشینیم و منتظر باشیم که ایمان نهفته در قدم دو را احساس کنیم . ما باید روی آن کار کنیم ، به گونه ای زندگی کنیم که مثل این که باور داریم آن چیز که آرزویش را داریم اتفاق خواهد افتاد و در قدم دو به این معنی است که به گونه ای زندگی کنیم ، مثل این که منتظر هستیم تا سلامت عقل هر آن به ما باز گردد .
تداوم در بهبودی ، تداوم در خدمات ، تداوم در جلسات و راهنما و قدم کار کردن .
ایمان ما نسبت به برنامه بوضوح مشهود است .
زمانی که به جلسه میخواهم بروم چنان شوق و اشتیاقی در من شعله ور میشود که حتی دیگران ایمان به کار من میآوردند
رفتن به جلسه مشاركت كردن ارتباط بادوستان بهبودى ومشورت گرفتن ازراهنماى خود كاركردن قدمها و خدمت كردن يعنى عشق بلاعوض دادن به تازه وارد عشق دادن بدون چشم داشتى همونطور اعضاى قديمى وقتى وارد انجمن شدم به من دادن وموردمشورت قرار دادن وغيره اينها چيزهاى هستن كه كمك كردن من درفرايند بهبودى قرارداده تاايمان من به برنامه زياد شود
سلام
همین که امروز پاکم نشانه ایمان من است و در جلسات شرکت میکنم و با راهنمایم دائم در حال ارتباطم
روی خواسته پافشاری نکردن خورمخوری نکردن مشورت داشتن صبور بودن تغییر نگرشهای منفی دست از جنگ برداشتن و تسلیم محض بودن روزانه فقط برای امروز زندگی کردن و هدف داشتن برای اینده خدمت کردن نوشتن ترازنامه سعی در هارمونی دادن درون و بیرون ایمان داشتن به اصول روحانی برنامه و حرکت رو به جلو داشتن (ایمان بی عمل برایم یعنی مرگ باورهایم )
اینکه توگذشته‌واینده دیگه نیستم تولحظه زندگی میکنم وازهمون لحظه ام لذت میبرم ونگران فردانیستم ترس ندارم پذیرش وتمایل وروشن بینی وحضورمرتبم درجلساتم نشانگرایمان من است
امروز با خسته نشدن با توقف نکردن با وجود تمام مشکلات من ادامه میدم.جلسه میرم .خدمت میگیرم راهنما دارم و در مسبیر بهبودی قدم برمیدارم
اینکه بارها تو مسیر بهبودی دچار مشکل شدم وپشت به اصول نکردم اینکه سعی کردم خدمت سالم به خانواده داشته باشم وکمک از خدای خودم خواستم دعا وسپاسگزاری را انجام دهم سعی در رها کردن ازخودمحوری وبه جا آوردن برنامه هر روز بهتر از دیروز واشتباهاتم راقبول کردم وجدیت برای حضور درجلسات وکار کردن قدمها وگوش کردن حرف راهنما
اينكه امروز مشورت ميكنم به رهنماد هاي راهنمايم گوش ميكنم اينكه ميدانم جلسات كار ميكند. امروز قدم كار ميكنم به خداوند اعتماد دارم وروشن بينانه حركت ميكنم و تسليم وار زندگي ميكنم
هر وقت ترس از من دور شده ایمان به من برگشته . مشارکت صادقانه و رابطه آگاهانه با خداوند - سپاسگزاری از خداوند از طریق خدمت خالصانه و بدون منت 

- باور کردم بدون مواد هم میشه زندگی کرد - باور کردم که یک معتاد میتواند یک معتاد دیگر را کمک کند - پاکی و بهبودی را در زندگیم در اولویت قرار دادم -
صفحات: 1 2