اگر اعتمادمان را به فرآیند بهبودی و به یک نیروی برتر از خودمان ارتقاء دهیم ، می توانیم از این دوران دردآور در بهبودی مان عبور کنیم . ما می دانیم که در انتهای این دوران چیزی که منتظر ماست ، بیش از یک شادی مصنوعی است ، بلکه یک تغییر بنیادین خواهد بود که زندگی ما را از لحاظ رضایت عمیق تر خواهد کرد .
ترس بخشی از احساسات بشری است ، اما در من فعالییتش بیشتره
اما در سنت دوم اشاره میکند که زمانی ما میترسیم که ایمان خود را نسبت به اصول از دست میدهیم .
من معمولا بصورت مقطعی ترس دارم ، با یک جلسه و مشارکت و اقدام نسبت به آن موضوع برطرف میشود .
ناگفته نماند که من تمامی الگوهای قدیم را در درون خود یا حذف و یا به چالش کشیده ام
با باور به این موضوع که خداوندی وجود دارد و اوست که به من کمک میکند و مرا هدایت میکند و این برای من به این صورت ممکن میشود که من در جلسات شرکت کنم با راهنما مشارکت کنم و از تمام ابزارها بطور کامل و درست استفاده کنم
برخلاف افکار واحساسات اشتباهم عمل کنم.الگوهای رفتاری گذشته رو رها کنم .تغییر خیلی دردناک است ولی امکان پذیر است.تغییر میکنم و در مسیر بهبودی قرار میگیرم تا ترسهایم کم رنگ شود
مقایسه افکار. احساسات، اعمال و ظاهر زندگی امروزم با روزهای اخر مصرف و یا روزهایی که تازه وارد بودم ترس من رو کاهش میده... اون نیرویی که کمکم کرد که بیام تو NA. هنوز بامن کارداره...
باسلام ادب احترام
کارهای که نیاز هس تا من بتوانم از این ترس رهای یابم اینست متصل بودن به برنامه انجمن معتادان گمنام و استفاده کردن از تجربیات دیگر اعضا که به گونه ای موفق بودن وتغییر سبک زندگی میتوانم از این ترسها رهایی یابم و اینکه من از این برهه زندگی خود چطور عبورکنم بستگی به خودم دارد یعنی میتوانم از قدرتهایم استفاده کنم وقوی شوم یا اینه از بی قدرتیهام استفاده کنم یاس ناامیدی نا امنی ویا عدم پذیرش میتوانم زندگی درد اور را وپر از ترس را دنبال کنم پس به خودم مربوط هست چی راههای را انتخاب کنم
باسپاس ازشما
سلام
باید ترسها و دلیل انها را بشناسم و برای اصلاح انها با تجربه گرفتن و مشورت کردن با راهنما و دوستان بهبودی قدم بردارم
اینکه خودم وزندگیم را به مراقبت خداوند بسپارم وبه خدا اعتماد کنم وبا راهنما ارتباط صادقانه داشته باشم قدمها را کارکنم فقط برای امروز زندگی کنم به افکار خودم اعتماد نکنم که بد همنشینی برای من است باید اعتمادم را به نیروی برتر بالا ببرم این اعتماد از جلسه شروع میشود در هیچ جای زندگیم به خداوند شک نکنم ترس ما به خاطر کنترل کردن دیگران است
کافیست باور کنم که نیروی برتر من عاشق من است. باور کنم بیش از حد توانم به من سختی و مشکلات نداده - باور کنم در این مسیر تنها نیستم و قرار نیست تمام بار مشکلات را من به دوش بکشم -
کافیست روشن بین باشم و بدانم نیروی برتر من همیشه در دسترس و همراه من است.
تمام تلاش خود را باید انجام بدهم تا بتوانم دستم در حلقه دوستان بهبودی باشد ، در جلسات بصورت مرتب شرکت کنم ، با راهنمایم همیشه در ارتباط باشم ، قدم کار کنم و قدم انتقال بدهم و خدمتگزار خوبی برای انجمن باشم .