جبران خسارت ساده است . به سراغ فردی که به او صدمه زدهایم میرویم و میگوییم : «من اشتباه کردم.» گاهی اوقات به مورد اشتباه خود مستقیماً اشاره نمیکنیم و از اقرار نقش خود در امر مربوطه خودداری میکنیم. اما این کار مقصود قدم نهم را بیاثر میکند . برای جبران خسارت مؤثر ، باید آن را ساده حفظ کنیم ؛ نقش خود را اقرار میکنیم و تا همین حد کفایت میکنیم.
با پذیرفتن و درک کردن اعمال خودم و استفاده کردن اصل فروتنی و از یک الگوی بهبودی ، سعی در آن دارم که خواهان جبران خسارت از تمامی آنها بشوم
با بررسی دقیق روزانه ، جلوگیری میکنم از ایجاد خسارتهای احتمالی
جبران خسارت برای من یعنی خدمت ، بهبودی داشتن و اجرای قدم ها
امروز بهترین جبران خسارت برای من توجه کردن به احساسات خودم وعمل نکردن از روی آنهازمانیکه درگیر قضاوت بدبینی شدم . داشتن نظم انضباط شخصی داشتن مدیریت روی منابعی که امروز در اختیار دارم، ایجاد فضای امن توام با صمیمت برای دوستان ونزدیکانم
بزرگترین جبران خسارت نزدن خسارت جدیداست
جبران خسارت میکنیم تا بهتر با روحمان ارتباط برقرار کنیم و فروتنی را تمرین کنیم یکی از بزرگترین حس خوب قدم هشت و نه میباشد با جبران خسارت از کوله بار محق بودن و دردها رها میبشویم و بهترین جبران خسارت اینه که مواد نزنم رفتار و اعمالم رو درست کنم زندگیم به روال برنامه باشد و خسارت جدید وارد نکنم ...
تا زمانی که نتونستم اصل فروتنی را در زندگیم به اجرا درآورم نمیتوانم جبران خسارت کنم . لازمه جبران خسارت رعایت اصل فروتنی است.
اگربتوانیم،قبل از عمل به احساساتمان،اگاهی،خودرادرباره احساسات طرف مقابل بالا برده ودرک کنیم اعمال ما بر روی دیگران تاثیر میگذارد،نیازی به جبران خسارت نخواهیم داشت،اگراصل دوراندیشی واحتیاط راتمرین کنیم،لیست قدم هشتم کمرنگ خواهد بود،واین میتواند،جبران قبل از خسارت باشد
خسارت هایی که در گذشته و چه بسا در زمان حال زده ام شاید قابل جبران نباشد ، اما با کارکرد قدم هشت و نه به مرور سعی بر آن داشتم که تا جایی که می توانم آن ها را جبران کنم و طلب بخشش از کسانی که بدان آنها خسارت زده بودم ، اصل تمایل و فروتنی را در من بیدار و زنده کرد .