امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
قدم نهم سوال 28 : احساس من در مورد این جبران خسارت ها چه بود؟ چه چیزهایی آموختم؟
#1
اکثر ما دریافته ایم که تمرکز بر روی هر مورد جبران خسارت ، پس از انجام آن به ما کمک زیادی خواهد کرد . اکثر ما این کار را از طریق نوشتن احساس خود هنگام جبران خسارت و این که چه چیزهایی از این تجربه آموخته ایم ، انجام می دهیم .
پاسخ
#2
احساس شعف سبکی و آزادی داشتم و اینکه من هم جزعی از جهان هستی هستم. احساس خشنودی درونی که با هر جبران خسارت تشعشع آن را در قسمتهای دیگر وجودم .و آموختم ک خسارت زدن کار آسان ولیکن جبران آن کار سخت و چ بسا غیر ممکن باشد. و اینکه ب گردن داشتن خسارت و انکار آن یعنی راهی برای لغزش در آینده کنار گذاشتن
پاسخ
#3
بار سنگینی که در طول دوران بهبودی با خود حمل می کردیم ، اکنون برای مان سبک شده است و می توانیم با قدم های راسخ تری مسیر بهبودی را طی کنیم . با بخشیدن خود و بخشیدن دیگران و بخشیده شدن از طرف دیگران ، احساس آرامش بیشتری در زندگی مان خواهیم نمود .
پاسخ
#4
کوله باری را که همیشه همراه من بودداشت کمرمن راخم می کرد باجبران خسارت توانستم تا حدودقابل زیادی بارخودراکم کنم تااحساس رضایت کنم جبران خسارت برای من احساس رضایت وخودباوری است
پاسخ
#5
احساس سبك شدن و اينكه چقدر انجمن معتادان گمنام من رو اروم اروم به نقطه انسان بودن و درست زندگى كردن نزديك ميكنه و اموختم كه از همين امروز خسارت نزنم و با اصول ١٢قدم زندگى كنم تا ديگر نخواهم خسارت بزنم
پاسخ
#6
زیباترین و با ارزش ترین احساسم هنگام جبران خسارت هایم ، احساس همدلی و همدردی و یکی بودن از طرف شخص خسارت دیده بود که منو آروم کرد. احساس شکرگزاری از خداوند با دیدن برق 

رضایت در چشمان طرف مقابلم و پس از آن احساس رهایی و آزادی از احساس گناه و خجالت و عذاب وجدان که سالها با خودم به همراه داشتم . تجربه من در هنگام جبران خسارت ، تجربه امید به بخشش

 است که باعث انگیزه لازم برای ادامه شیوه جدید زندگی کردن شد . آموختم که با نوشتن ترازنامه احساساتم را در میان بگذارم و با راهنمایم مشورت کنم تا او بتواند کمک مؤثرتری به من بکند.
پاسخ
#7
احساس ازادی و رهایی میکنم عزت نفسم برمیگردد بواسطه استفاده از نواقص و عادات خودمحورانه ام جامعه ام از من رنجش دارند و با اصل پذیرش و فروتنی و صداقت نویافته پذیرفتم که جامعه حق دارند همان طور که من در قدم 4 حق داشنم و رفتارهای ناهنجار من باعث خسارت شده بوده و امید رارم با جبران با جامعه اشتی خواهم کرد ...
پاسخ
#8
اولش احساس ترس بسیار شدید همراه با نگرانی و پیش داوری ، اما از آنجایی که فروتنانه از او خواسته بودم که کمکم کند پس از اولین جبران خسارت که تجربه بسبار دردآوری بود ، احساس شوق و شعف پیدا کردم ، حس کردم که واقعا زنده ام و دارم زندگی میکنم
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان