قدم اول سوال 1 : مفهوم بیماری اعتیاد برای من چیست؟

[Admin1]

چیزی که ما را معتاد کرده بیماری اعتیاد است نه مواد مخدر و نه رفتارهای ما ، بلکه فقط بیماری ما است . چیزی در درون ما باعث می شود که نتوانیم مصرف مواد مخدر را کنترل کنیم . همین << چیز >> خاص ما را مستعد می کند که در دیگر مراحل زندگی از روی وسوسه و اجبار عمل نماییم . چه زمانی می توانیم بگوییم که بیماری ما فعال است ؟ وقتی که در دام  وسوسه ، اجبار ، عادت خودمحورانه و چرخه بی پایانی که ما را بجایی جز فساد جسمی ، روانی ، روحانی و احساسی نمی رساند ، گرفتار می شویم .

[admin2]

بیماری ۴ جنبه داره روحی . روانی . جسمی و احساسی که اندازه آنها از حالات طبیعی خارج شده است و اختیار و اداره زندگی از کنترل خارج شده

علاج و پیش رونده و کشنده است

[zahra_d]

بیماری اعتیادچون یک بیماری ناشناخته است نمیشه یه مفهموم کلی راجع بهش بیان کنیم چون شناخت کلی ازبیماری اعتیادنداریم بیماری اعتیادتنهامصرف ماده ی مخدرنیست هرچیزی که من رااحساساتم،رفتارم،کردارموتحت تاثیرقراربده بیماری اعتیاد.بیماری اعتیادرومیشه از۳تاجنبه بهش نگاه کنیم روحانی روانی جسمی
ازلحاظ روحانی بخش عواطف واحساساته که میتونه ناپاک باشه مثلااحساس نفرت احساس خشم احساس کینه یاعواطف مثل دوست داشتن هاکه خیلی ازدوست داشتن هامیتونه ناپاک باشه یاوابستگی های غیرسالم وهمین هاباعث میشه من به خلع روحانی برسم وتمایل خوب بودن درون من ازبین بره وگرایش پیداکنم به جنبه های منفی ازلحاظ جسمی بدن به واسطه ی مصرف موادروبه تخریبه وزمانی که جسم فرطوت شه تواجتماع مسمرثمرواقع نمیشه واین مسمرثمرواقع نشدن راحت ماروازبین میبره ازلحاظ روانی هم افکارمایواش یواش به واسطه ی مصرف تعقییرمیکنه وقتی افکارمون تعقییرکنه شخصیتمون تعقییرمیکنه ماازاین ۳جنبه میتونیم بیماری اعتیادوموردبرسی قراربدیم ویه شناخت نسبی ازبیماری اعتیادبدست بیاریم بیماری اعتیادبیماری هست که توی تمام قسمت های وجودماتاثیرگذاره بخاطرهمین توی تمام قسمت های زندگی ماهم تاثیرمیزاره وقدرت اداره کردن زندگی روازمامیگیره (کلیت زندگی مارونه قسمتی)هم اجتماعی هم توخانواده هم توعواطف هم تو.احساسات هم توارزش هاومعنویات هم روابط جنسی هم روابط عاطفی توتمام قسمت هاتاثیرگذاره

[Sheida-Sh]

مفهوم بیماری اعتیاد برای من نداشتن تعادل در رفتار کردار وگفتار است وترکیبی است از عوارض جسمی روحی روانی واحساسی که من درمقابل انها عاجز و ناتوانم.و در شرایط مختلف خود را به شکلهای گوناگون نشان می دهد

[Hoseyn.t]

بیماری اعتیاد برای من بصورت روزانه خود را نشان میدهد، امروز بعنوان عدم برنامه ریزی در ارتباطات مهم زندگی شخصیم

[ali h]

سلام بیماری و اعتیاد برای من اینست که زندگی کردن را دراختیارخود به گرو گرفتن و اجازه انتخاب کردن را ازمن گرفته هرکاری که اون میگه بل اجبار من انجام میدهم وحق انتخاب نداشتم.

[Reza_z]

بیماری اعتیاد یعنی الگوی غلط در زندگی. زندگی برمبنای رفتارهای غلط و پیروی نکردن از قوانین. بیماری اعتیاد یعنی قانون های من در زندگی که اجزا تشکیل دهنده انسان (روح،روان،جسم)را تحت کنترل خود درآورد وابستگی ایجاد کند قالبا شخصی که بیماری اعتیاد دارد از مسکنی استفاده میکند که در معتادین مصرف مواد مخدر با دوز روبه رشد یا تغییر مواد به مواد است

---

بیماری ۴ جنبه داره  روحی . روانی . جسمی و احساسی که اندازه آنها از حالات طبیعی خارج شده است و اختیار و اداره زندگی از کنترل خارج شده

علاج و پیش رونده و کشنده است

به نظر من احساس نشعت گرفته از روح وروشن وجسم میباشد وقتی این سه باهم یا به تنهایی درگیر حالتی میشوند احساس را نمایان میکنن.. مثال احساس شادی زمانی اتفاق میفته که روح و روان وافکار دریک مسیر مثل عروسی یا گوش کردن یک موزیک قرار میگیره وما شادی را بروز میدهیم.

[Niko_a]

نیروی مخرب و قوی که مرا مجبور به یکسری رفتار از روی نواقص کرده فعال شدن وسوسه اجبار عادات خودمحورانه وگاها مرا مجبور به استفاده از ضعفهای اخلاقی میکند ناطق میباشد ازادی را از من میگیرد مرا وارد سیکل اعتیاد میکند ترس رنجش عصبانیت .زمانیکه وارد این چرخه میشوم اول عمل میکنم بعد اح
ساس میکنم بعد فکر میکننم .
بیماری خلا روانی و درون من است که من با موادهای مختلف پر میکردمولی مقطعی بود و ماندگارترین انها مواد بود که وصله ناجوربود چون از جنس خلا من نبود خلا من روحانی است و جنس روح من از خداست .

[ali h]

بیماری اعتیاد بیماری هست هروز تغییرمیکند و با شکلهای جدیدخود را بمن نزدیک میکند تا دوباره اراده زندگی من را بدست بگیرد تا من مثل قبل رفتار انفجاری داشته باشم و هر روز دچار مشکلات باشم و با نواقص خودبه خود و دیگران اسیب برسانم و دیگر ادم قابل اعتماد نباشم یعنی بازگشت به قبل ولی باشرکت درجلسات و مشارکت کردن و مشورت گرفتن ازراهنما و به اجراگذاشتن اصول روحانی دربرنامه معتادان گمنام جلوگیری ازفعال شدن بیما ری خود میشوم.

[نویِم]

مفهوم بیماری اعتیاد برای من یعنی درگیر چرخه ی افراط و تفریط بودن و دچار عدم تعادل و ثبات شدن و از روی وسوسه و اجبار عمل کردن و رفتار داشتن بیماری اعتیاد یعنی تمایل به انزوا و رفتار و عمل بر اساس خودمحوری