امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
قدم اول سوال 25 : اعتیاد من چگونه باعث آزار رساندن به خودم و دیگران شده است؟
#1
ما نمی توانیم مصرف مواد یا رفتارهای اجباری خود را معتدل کنیم یا کنترل کنیم ، حتی وقتی باعث می شوند چیزهایی را که برای مان مهم هستند از دست بدهیم . یا حتی وقتی که ادامه آنها مطمئنا به صدمات فیزیکی غیر قابل جبرانی ختم شد . می ببینیم کارهایی را می کنیم که اگر به خاطر هر چیز جز اعتیادمان بود امکان نداشت انجام دهیم . کارهایی که وقتی بعدا به آن ها فکر می کنیم از خجالت به خود می لرزیم .
پاسخ
#2
قدم یک اقرار به عجز و ناتوانی میکنیم اما حقیقتش شروع توانایی ماست شناخت عجز بزرگترین حالات توانایی و معرفت است هر چه اگاهتر شویم زندگی برای خودمان و دیگران راحت تر میشود اشتباه کردن به معنای بی شخصیتی نیست بیماری باورهای کهنه و قدیمی است انها را شناسایی میکنیم به درد
نخور ها را دور میریزیم خوبها را تقویت ....
پاسخ
#3
زمانی که با رفتارهای اعتیادی خودم زندگی میکنم باعث آزار دادن خودم و دیگران میشوم .
قضاوت کردن ، کنترل کردن، افراط در انجام رفتاری اعتیادی ، خودخواهی ،
غرور و تکبر ، از بالا به پایین نگاه کردن ، بی انضباطی و به احساس دیگران اهمیت ندادن و غیره ...
پاسخ
#4
وقتی من به بیماری اعتیاد خود بها میدهم و به آن اقرار نمیکنم هم خود را آزار میدهم هم دیگران را.وقتی احساس میکنم خیلی میفهمم و غرور و منیت و خودخواهی به سراغم می آید.وقتی بیماری خود را نمیپذیرم و دیگران را نقطه مقابل خود میبینم .غرور و تکبر .خودبزرگ بینی .ناصداقتی.پنهان کاری رفتار ناشایست.خشم و عصبانیت و ....
پاسخ
#5
امروزه اعتیاد من در عدم تعادل در رفتارام شده ، بگونه ای که در هر لحظه یک نوع حال را دارم ، یک لحظه خوبم و دقیقا پس از یک دقیقه کاملا بهم ریخته میشوم ، که این موضوع باعث شده که خانواده ام میگن که نمیشه رفتارهاتو پیش بینی کرد
معمولا بخاطر چند دقیقه تأخیر قرار خود را کنسل میکنم ، این باعث آزار دیگران میشود
پاسخ
#6
اعتیادمن همیشه درحال روشد است ودرحال تغیروهروزبه شکل جدیدی ظاهرمیشودتامن رابه زانودراوردوباعث نابودی من شود وامروزنقص تاییدمن فعال بود کاری که بمن مربوط نبود دران کاردخالت کردم وباعث خسارت هم به خودم وهم به طرف مقابل وباعث دلخوری شدم وسرزنش من بایدقبل ازاقدام به هرکاری باراهنمای خودیادوستان بهبودی خودمشورت میکردم تاجلوگیرمیشدزاخسارت چون خیال میکردم خیلی میدانم وهروقت این نقص من فعال میشودبیماری هم فعال میشود ولی هروقت اصول برنامه رابه اجراه گذاشتم واصل مشورت رابه اجرابگذارم می توانم جلوی بیماری خودرابگیرم
پاسخ
#7
به واسطه ی مصرف موادمخدرکه شخصیت وهویت منوگرفت درزمان مصرف بچه هام همسرم خانواده وپدرومادرم همش تونکرانی واسترس بودن بچه هام تفربح میخواستن نمبتونستم بیرون ببرمشون مسافرتم میرفتم نمیتوتستم طاقت بیارم یاخواب بودم یادرحال مصرف بودم دخترم دوستاشونمیتوتست دعوت کنه خونه یه جشن خودمونی بگیرن امروزه هم بارفتارگفتارافکارباخشم عصبانیت کنترل که همه ازروی نواقص وبیماری موجب ازاردیگران میشم
پاسخ
#8
وابستگی به احساسات خوشایند و عمل ازروی احساسات، طریق ازار رساندن به دیگران شده. وقتی احساس خوبی دارم قابلیت درک ادمی که احساس بدی داره، برام سخته وباعث ازار میشم. وقتی احساسم خوبه از ادمی که حالش خوبه دلخور میشم و توقع دارم اون باهام همدردی کنه... درست مثل بچه ها...
پاسخ
#9
سلام
من به خاطر اعتیادم تمامی اصول اخلاقی و ارزشها را زیر پا میگذاشتم کسانی که به من اعتماد میکردند با بی مسولیتی تمام اعتبار وسرمایه انها را از بین میبردم و ضربه روحی بدی به انها میزدم ود اخر این کارها باعث میشد از تمامی کسانی که به انها صدمه زده ام فرار کنم و تنها ومنزوی شوم
پاسخ
#10
انقدر خود محور و خودخواه بودم که فقط به خودم فکر میکردم و بیماری من باعث شده بود دریچه افکارم بسته شود و احساساتی چون خشم و نفرت بر همه چیز برتر بود و باعث شده بود به خودم و دیگران خسارت بزنم
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان