اصل راهنما

[Admin1]

اولین روابط ما با دیگران اغلب از راهنما آغاز میشود .

راهنمایان ما میتوانند منابع سرشار اطلاعات راجع به بهبودی ، دانش و صحبتهای دوستداشتنی باشند. آنها کارهای زیادی را برای ما انجام دادهاند . از تماسهای تلفنی شبانه گرفته تا ساعاتی که به دستنویسهای بهبودی ما گوش میدادند ، ما را باور داشتهاند و وقت خود را صرف اثبات آن کردهاند. آنها با عشق و با جدیت به ما نشان دادهاند چگونه صادق باشیم. عشق بیپایان آنها در مواقع آشفتگی به ما قدرت داده است تا راه خود را ادامه دهیم . راه و رسم کمک کردن آنها ما را برانگیخته تا پاسخ پرسشهای خود را در خود جستجو کنیم و در نتیجه به افرادی بالغ، مسئولیتپذیر و بیباک تبدیل شویم.

وقتی نمیتوانستم از خود محافظت کنم ، راهنما از من محافظت کرده است. امروز کار خوبی را برای راهنما انجام میدهم.

[Niko_a]

رابطه راهنما رهجو بر اساس تجربه نیرو امید شکل میگیرد و یک ارتباط روحانی و شخصی میباشد راهنما یا حامی در برنامه کسی است که میخواهد در بهبودی به من کمک کند نه در بیماری .اگر قرار است من راهنما من را باور کند من هم باید او را باور کنم و به رهنمود هایش گوش جان بسپارم ...

[s.mojtaba]

راهنما کسی است که قبل از من مسیر پر پبچ و خم بهبودی را طی نموده و خواستار آن است که این مسیر را به رایگان و با عشق به من هم یاد بدهد. 

راهنما مشاور روحانی من است که میتواند در مواقعی که دسترسی به جایی ندارم جلوی لغزش مرا بگیرد. 

راهنما یک دوست بهبودی است که بابت اشتباهاتی که من انجام میدهم مرا سرزنش نمیکند .

راهنما عضوی است که کاملاً گمنامی مرا حفظ میکند و من میتوانم به او اعتماد کنم و اسرار درونی خود را برای او بازگو کنم .

[رضا]

راهنما کسی است که :
از طریق 12 قدم مرا راهنمایی میکند رابطه راهنما و رهجو بی توقع ترین رابطه است که از طریق تجربیات او به رایکان در اختیار رهجو قرار میگرد او کسی است که من به او اطمینان دارم و رازهای خود را به او میگویم میدانم که برایش ایجاد مسئولیت میکنم

[Hoseyn.t]

اولین ارزش درمانی کمک یک معتاد به یک معتاد دیکر توسط راهنما اتفاق میافتد
راهنما اصلی ترین ارکان در جهت روند اعتماد و باور و کمک در معتادان گمنام است

یعنی او میخواهد در ازای اعتمادی که به ایشان دارم ، مرا باور کند و میال است که در بهبودی به من کمک کند
راهنمای من یک معتاد است و گاها اشتباه میکند ، این در نقام عضو است

[ali h]

راهنما کسی است که همیشه حمایت کنده ازمن هست
راهنما کسی هست که هروقت نیاز به کمک داشته باشم دردسترس من بدونه هیچ شرطی قرار می گیرد
راهنما دوست خوب بهبودی من هست ودرتمام مراحل زندگی به من کمک میکند
ودرشبانه روزدردسترس قرارداردوهمیشه مشوق من هست کارهای درست انجام دهم

[Mohsen.d]

شخصی که در ابتدا برای نزدیک شدن به او مردد بودم، پس از سالها، تبدیل صمیمی ترین و نزدیکترین رفیق بهبودی و اجتماعی من شد. راز ناگفته ای بین من و راهنمایم وجود ندارد.

[ایرج]

راهنما یک معتاد است که از من جلوتر است ومن برمبنای اینکه از من جلوتر است ومن برمبنای شناختی که از او دارم انتخابش میکنم ودر مسیر بهبودی وپاکی درکنار حضور پیدا می‌کنم واعتمادم یواش یواش شکل پیدا میکند.وفردی است که از طریق اصول اعتمادبنفس رو به من برمیگرداند ولی خدا نیست وقرار نیست که من بتش کنم و....

[کاویان]

راهنما به من کمک می کند تا در فراز و نشیب های مسیر بهبودی ، تعادل خود را حفظ کنم ، و با راهنمای هایش ، بتوانم در مسیر بهبودی استوارتر قدم بردارم . خیلی از مواقع به بن بست هایی می رسیم که شاید تصور برطرف کردنش برای ما محال باشد ، اما با کمی گفتگو و مشورت با راهنمای خود می بینیم که راه دوباره باز می شود و از بن بست ها بیرون می آییم.