امتیاز موضوع:
  • 2 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اصل امید
#1
وقتی برای اولین بار بهبودی پیدا میکنیم ، برخی از ما از "معتاد" نامیدن خود احساس خجالت یا نومیدی میکنیم . در روزهای اول وقتی برای یافتن معنای جدید در زندگی خود تلاش میکنیم ، ممکن است آکنده از هم ترس و هم امید باشیم . گذشته ممکن است گریز ناپذیر و غیر قابل تحمل باشد . شاید فکر کردن درباره خود غیر از شیوهای که همیشه فکر کردهایم، دشوار باشد.

چمدان خود را میبندم و از گذشته خود بیرون آمده ، به سوی زمان حالی که سرشار از امید است، حرکت میکنم.
پاسخ
#2
در قدم یک هنوز ناامیدی در من هویدا بود اما به ناچار تسلیم شدم اما قدم دوم شروع یک فرایند بود تا در من ناامیدی کنار رود اما قدمهای بعدی با دیدن پاکی خودم و شاهدان عینی امید در من هویدا شد برای امید داشتن باید دریچه افکار باز باشد و روشن بینی باشیم و از انزوا و تنهایی خود را بیرون بکشیم وارد جمع شویم از ناشناخته ها نترسیم با مشورت برویم به دل ترسها و توانایی ها را رشد دهیم ...
پاسخ
#3
شاید به جرات میتوانم بگویم اولین بار معنی امید را در انجمن معتادان گمنام درک کردم
زمانی که به هر کس و هر جا پناه میبردم بعد از مدتی دور و ناامید میشدم با حضور در جلسات و در کنار دوستان بهبودی و راهنما به من بدون قضاوت و هیچ توقعی امید دادند و به من کفتند صبر کنم کم کم امید در من جرقه خورد . تشویق آنها و با دیدن و شنیدن حرف هایشان به من این نوید را داد که من هم میتوانم
پاسخ
#4
باسلام ادب احترام 

اصل روحانی امید برای من داشتن ایمان  به قدرت درونی من افزایش میده و باعث قدرت درونی من با روبرو شدن بامسایل روزمره ومشکلات زندگی من مبشود  اصل روحانی امید امروز برای من اینگونه هس که به روزهای بهتر امیدوار هستم چون قدرتی دارم به نام جلسه راهنما نشریات انجمن معتادان گمنام و دوستان بهبودی
وخدمت کردن به انجمن معتادان گمنام  باعث میشه که امید در من شکل بگیرد 

باتشکر از شما
پاسخ
#5
ناکامی های گذشته به من اموخت روز به روز اوضاع بدتر میشود و مصیبتهای جدیدتر در راه است. اما پس از چند ماه حضور در جلسات چیزی در درونم به ارامی میگفت:
صبر داشته باش.. روزهای خوب فرا میرسند. حالا میفهمم که چرا میگویند این برنامه امید را ارائه میدهد
پاسخ
#6
باناميدى كامل وارد انجمن شدم وهرگز باورم نمى شدكه پاك شوم ولى وقتى درجلسات شركت كردم وشروع به كاركرد قدم كردم كم كم اميد درمن پيداشد وبه اين باوررسيدم كه من هم مى توانم پاك باشم ودرست زندگى كنم
پاسخ
#7
نظر شخصی من : عقیده شخصی من این ست که من امیدارم نه امیدوار . اصل رو حانی امید از روزی که قدم ها رو شروع کردم در من ایجاد شد . من امید دارم که طی یک فرآیند

 منظم و مستمر و انجام یک سری اصول بهبود پیدا میکنم . اصل امید مرا به باور و ایمان میرساند .
پاسخ
#8
امید به مرور در ما شکل می گیرد ، وفتی وارد انجمن شدیم ، ایتدا امید از دست دادن میل به مصرف مواد مخدر در ما شکل گرفت ، سپس با کارکرد قدم ها و شناخت خود ، امید قطع وابستگی ها نسبت به نیروی های مخرب اعتیاد در ما زنده می شود.

رفته رفته ، امیدهای دیگری در ما شکل می گیرد ، مانند امید رسیدن به اهداف کوچک و بزرگ زندگی ، که با برنامه ریزی ، تلاش ، صبر ، و مشورت و کمک از خداوند می توانیم به آنها برسیم و همیشه امیدواری را در زندگی روزمره خود تجربه کنیم .
پاسخ
#9
آنچنان غرق در نا امیدی خاصی بودم که حتی تمایل به زندگی کردن نداشتم اما همراه با بدو ورود در برنامه معتادان گمنام ناامیدی من با دیدن اعضایی که زندگی خوبی پیدا کرده اند ، امید من تقویت شد ، زمانی که باور کردم که من هم میتوانم ، امید من لیشتر و بیشتر شد ، و تا مادامی که این راه را دنبال کنم از هیچ چیز واهمه نخواهم داشت
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان