اصل تازه وارد

[Admin1]

بازتاب عمومی ما از آنچه باید ارائه دهیم، عبارتست  از: روش موفق و اثبات شده حفظ شیوه زندگی عاری از مواد مخدر.

ما اعضای جدید را جذب میکنیم . معتادان بیشتر و بیشتری معتادان گمنام را پیدا میکنند . اما وقتی جدیدترین اعضای ما خسته از درگیری خود با اعتیاد از راه میرسند، چگونه با آنها برخورد میکنیم؟ آیا به سراغ تازه وارد هایی میرویم که در جلسات ما سردرگم و مردد بر روی پای خود ایستادهاند ؟ آیا مایلیم آنها را با اتومبیل خود به جلسات برسانیم ؟ آیا هنوز با معتادی که رنج میکشد ، به صورت دو نفره کار میکنیم ؟ آیا شماره تلفن خود را به آنها میدهیم ؟ آیا مشتاقیم تماس تلفنی مذکور در قدم دوازدهم را پاسخ دهیم ، حتی اگر این کار به برخاستن از رختخواب در نیمه شب منجر شود ؟ آیا در اعطای وقت خود به دیگران سخاوتمند هستیم ؟

با یک تازه وارد کار میکنم. به یاد دارم که خود نیز زمانی تازهوارد بودم. سعی میکنم با همان احساس تعلقی که خود در NA یافتهام ، دیگران را جذب کنم.

[Niko_a]

تازه وارد پر از رنجش و دست اویز و بهانه است و با خستگی و درد وارد برنامه میشود و پیام اور زمان مصرف و دردهای ماست و یاد اور این است که ان طرف داستان خبری نیست جز درد اشفتگی انزوا و تنهایی همان طور که اعضای کهنه وارد نباشند من نمیتوانم تازه وارد هم نباشد من مثل اب راکت میشوم و شناور نخواهم بود ...

[رضا]

تازه وارد به من
نیرو و امید میدهد زمانی که تازه واردی میبینم ایمان و باورهایم نسبت به برنامه و انجمن بیشتر میشود

[Mohsen.d]

برای من، ارتباط با تازه وارد، مانند سفر به گذشته است. روزهای اولم را میبینم و برمیگردم

[ali h]

زمانى كه وارد انجمن شدم اعضاى قدىم بطرفم امدن ودست من راگرفتن وبه من گفتن هركمكى به خواهى مادرخدمتيم شماره تلفن دادن ووقت خودرادر اختيار من گذاشتن وبامحبت كمكم كردن تاراه تازهى راتجربه كنم ووقتى سوال كردم كه چه چيزى ازمن ميخواهيد گفتن فقط پاك باش گفتم من چكارميتوانم براى شما كنم گفتن به تازه وارد عشق بده وهرچى يادگرفتى بدونه توقع دراختيارشان بکذار تازه واردان خون تازه به انجمن واردميكنن ومن متوجه ميشوم كه انطرف خبرى نيست

[s.mojtaba]

نظر شخصی من : مهمترین عضو انجمن تازه واردی ست که از درب جلسه وارد میشود و درخواست کمک میکند و من موظف هستم با عشقی که اعضای قدیمی به من دادن به آن خدمت کنم. تا زمانی که 

تازه واردی در جلسه حضور داشته باشد من پاک میمانم.

[کاویان]

نگاه ما به تازه وارد ، باید مانند زمانی باشد که خودمان به عنوان تازه وارد ، وارد انجمن شدیم ، و با دنیایی جدید و غریبه ای روبرو شدیم که اگر اعضای قدیمی دور و بر ما را نمی گرفتن ، شاید هرگز ماندگار نمی شدیم و دوباره به اعتیاد فعال گذشته رجوع می کردیم .

تازه واردین با کوله باری از شکست ، نا امیدی ، ترس ، حسرت ، عدم اعتماد به نفس ، وارد برنامه می شوند ، و نیاز به تشویق و احترام و باور دارند . این وظیفه بر دوش یکایک ما می باشد تا به آنها سرویس بدهیم و درکشان کنیم .

[Hoseyn.t]

زمانی بود که برای تازه واردها ارزش والایی قائل بودم اما رفته رفته درک کردن آنها برایم سخت شد ، سرویس دادن به آنها برایم دسوار شد و پس از مدتی تمایل به خدمت کردن به آنها را بطور کامل از دست دادم و با این توجیح که هستند کسانی که با مقاطع پایینتر که میتوانند بهتر از من آنها را درک کنند ، البته این نوع تفکر بدیل مقایسه تسلیم بودن خودم با تسلیم بودن آنهاست ، گرچه میدانم که کار صحیحی نمیکنم