امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
قدم اول سوال 47 : آیا از مفهوم تسلیم شدن می ترسم ، از چه چیز آن؟
#1
تفاوت بزرگی بین قبول کردن و تسلیم شدن وجود دارد . قبول کردن احساسی است که وقتی فهمیدیم معتاد هستیم به ما دست می دهد ، در زمانی که هنوز بهبودی را به عنوان راه حل مشکلات مان نپذیرفته ایم . برای ادامه مسیر بهبودی لازم است تسلیم باشیم .
پاسخ
#2
به قدری زندگی آشفته ای داشتم که تنها راهی که برایم باقی مانده بود ، تسلیم شدن بود ، تمام تلاشم را کردم که پیروز باشم اما نشد و برای آخرین بار ، تسلیم شدن را انتخاب کردم ، کاملا بدون ترس
پاسخ
#3
بله اوایل پاکی ترس وجود دارد و تسلیم شدن از عاجز و ناتوانیست اما با کارکرد قدمهای بعدی خیر چون امید هویدا میشود که تسلیم محض شوم پیروزم
تسلیم باعث مشورت میشود و اجازه حضور به نیروی برتر در زندگی بیرون و درونم و دست برداشتن از خودخواهی و خودپسندی دوری جستن از تنهایی و انزوا
تسلیم امروز ما همان پارادوکس عاجز بودن ماست یعنی ازادی و رهایی از چنگال اعتیاد این دشمن زیرک و فریبنده ......
پاسخ
#4
در شروع ورود به انجمن تسلیم برای من معنایی نداشت.همین باعث لغزش های پیاپی من شد - و در آخر روزی که به خستگی و آشفتگی رسیدم برای من هم اتفاق افتاد .امروز تسلیم در هر قسمت زندگی من به یه شکلی کاربرد دارد
پاسخ
#5
بله همیشه از تسلیم شدن می ترسم چون شرط وشورت داردوهرچیزی که می گویند بایدبلا شرط قبول کنم ولی وقتی باعجزخودواردبرنامه شدم به من گفتن باید تسلیم شوی تسلیم برنامه انجمن معتادان گمنام وانجمن یک راه جلوی من گذاشت که فقط پوک اول رانزن واصول روحانی صداقت وروشن بینی وتمایل رابه من یادداد تسلیم برنامه یعنی راه درست زندگی کردن امروزهرگزازتسلیم دربرنامه ترس ندارم
پاسخ
#6
تسلیم یک اصل روحانی است من امروز فهمیدم که باید سعی کنم درمقابل اصول روحانی برنامه تسلیم باشم تا بتوانم برای ادامه بهبودیم کمتر بجنگم چیزی که من ازآن میترسم که من چرا باید تسلیم شوم مثلا تسلیم شدن ضعفهای اخلاقی ونفس لذت جویایم وخودمحوری ها وغیره چیزی که من امروز ازآن میترسم برداشت غلط وفهم نا آگاهانه ازتسلیم شدن است که باعث میشود که من ناخواسته یا آگاهانه تسلیم غلط شوم
پاسخ
#7
تاحدودی تسلیم هستم امادربرابربعضی ازرفتارهام هنوزتسلیم نیستم امروزه کمی ترس دارم چون تسلیم شدن یعنی دست برداشتن ازتمام بهانه هاودست اویزهاواقدام وعمل اینکه ابامن میتونم ازلذت هام دست بکشم برنامه ریزی روزانه داشته باشم مثلامن چندماهه تمایل دارم باشگاه برم واینکه استقلال مالی داشته باشماماهنوزتسلیم نیستم ترس دارم اقدام وعمل نمیکنم بهانه میارم کارامرورموبه فردامبندازم توحیح وبهانه میارم که جلسات وچیکارکنم یابچه هاروچیکارکنم باخستکی روبهانه میکنم من امروزه نبایدترس ازتغییرداشته باشم وهرچقدرتسلیم باشم عملکردبهتری دارم ورشدبیشتری میکنم
پاسخ
#8
ترس دارم و ترس من از اين است كه نتونم در خانواده، اجتماع حق خودم رو بگيرم و بتوانم بدون نواقصم كه همان تسليم كامل است زدگى كنم . اما اين رو بايد بدونم بدون تسليم كامل نميشود بهبودى رو ادامه داد ، امروز من اين رو بايد بدون از دست اويزها و بهانه ها خودم رو دور كنم تا بهبوديم با كيفيت باشد.
پاسخ
#9
در واقع بله  میترسم . میترسم که تمام آن لذت طلبی ها را از دست بدهم . از محدود شدن میترسم . از اینجا دیگر نتوانم به کارهای گذشته ام ادامه بدهم میترسم
پاسخ
#10
من باید یاد. بگیرم هر. روز شکل جدیدی از تسلیم را تمیرن کنم برای همین برایم ترس دارد
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان