امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اصل آزادی انتخاب
#1
اصول اخلاقی تحمیل شده دارای قدرتی نیستند که ما با انتخاب زندگی بر اساس اصول روحانی کسب میکنیم .

 آزادی انتخاب هدیه فوقالعادهای است ، اما در عین حال مسئولیت بزرگی نیز است . انتخاب به ما این امکان را میدهد تا به هویت و اعتقادات خود پی ببریم . اما در هنگام انتخاب از ما خواسته میشود که گزینههای خود را سبک سنگین کنیم و عواقب آنها را بپذیریم . این امر موجب میشود که برخی از ما به دنبال فردی بگردیم که به جای ما انتخاب کند ، راهنما ، جلسه همیشگی، دوستان ، درست همان طور که بیماری ما در دوران مصرف به جای ما تصمیمگیری میکرد . این کار، بهبودی نیست.
  
استفاده از تجربه دیگران یک مسئله است ؛ شانه خالی کردن از مسئولیت شخصی مسئله دیگری است . اگر از هدیه آزادی که به ما بخشیده شده ، استفاده نکنیم، اگر از پذیرفتن مسئولیتهایی که به همراه دارد ، امتناع کنیم ، این هدیه را از دست میدهیم و زندگی ما از بین میرود . در برابر بهبودی خود و انتخابهای خود مسئول هستیم . هر قدر هم دشوار به نظر رسد ، باید این انتخابها را برای خود انجام دهیم و برای پذیرفتن عواقب آنها تمایل داشته باشیم.  

به خاطر آزادی برای زندگی به انتخاب خود سپاسگزارم. امروز، مسئولیت بهبودی خود را میپذیرم ، انتخابهای خود را انجام میدهم و عواقب آنها را میپذیرم .
پاسخ
#2
بلوغی که در تصمیماتم از خود نشان میدهم به پاس اشتباهات گذشته ام است. ازادی انتخاب باعث رشد من در برنامه شد.
پاسخ
#3
امروز با ترازنامه نویسی و کمک پم فلت زندگی به روال برنامه و کمک دوست بهبودی میبنم که چقدر حق انتخاب دارم و آزادم که آگاهانه عمل کنم این حق انتخاب ها به من یاد که من چگونه با انتخاب های خود میتوانم زندگی کنم ولی در گذشته به خاطر مصرف مواد مخدر انتخاب های حول مواد مخدر بود و اسیر انتخاب های خاصی بودم
خدایا به خاطر انجمن معتادان گمنام از تو سپاسگزارم
پاسخ
#4
این اصل همان طور که اسمش پیداس یک دو کلمه ای ترکیبی میباسد که می خواهد در شروع زندگی به روش اصول به ما نوید داده شود که خود نشان دهنده ظرافت برنامه 12 قدمی در بعد از قطع مصرف میباشد یا همان وضوح و نمایش اصل تمایل .....
پاسخ
#5
زمانی که مصرف میکردم حق انتخاب نداشتم چون بیماری داشتم که غیرقابل کنترل ومرمو زوکشنده ولاعلاج داشتم ولی باتمام عجزخودواردبرنامه شدم ویادگرفتم انتخاب کنم باموادزندگی کنم یابدونه مواد چون اصلروحانی انتخاب را داشتم وهمیشه بین صداقت وحماقت حق انتخاب داشتم چون یک فرایندروحانی است
پاسخ
#6
زمان مصرف هرگز حق انتخاب نداشتم چون موادبرای من تصمیم میگرفت ولی وقتی واردبرنامه شودم به من حق انتخاب دادن تاخودم تصمیم بگیرم وفرق حماقت وصداقت راتشخیص بدهم وانتخاب کنم وبه ازادی برسم
پاسخ
#7
امروز در برنامه معتادان گمنام و بعد از رهایی از اعتیاد فعال حق انتخاب دارم ، امروز با مشورت کردن دریافت راهمایی از دوستان بهبودی ، آزادانه راه خود را پیدا و انتخاب می کنم ، امروز مسئولیت فردی و اجتماعی خود را می پذیرم و سعی می کنم آنرا به بهترین شکل ممکن انجام بدهم.

امروز یاد گرفته ام که مانند یک درخت نباشم که یک جا ثابت مانده و نمی تواند به جای دیگر نقل مکان کند . هر جا و هر وسیله ای که بتواند در مسیر بهبودی به من کمک کند از آن استقبال می کنم .
پاسخ
#8
نظر شخصی من : من از بچگی برام انتخاب کردن . چی بپوشم ، چی بخورم ، کجا بروم ، با کی دوست شوم و....

این کار باعث شد که اعتماد بنفس در من بمیرد چون به من اجازه اشتباه کردن ندادند . من حتی در اوایل شروع مصرفم حق انتخاب نداشتم چون نمیتوانستم انتخاب کنم ، چون خجالت

میکشیدم ، چون اعتماد به نفسی نداشتم . امروز آزادی انتخاب دارم که چه کسی راهنمایم بشود ، کدام جلسه بروم ، با کی دوست بشوم و .... 

اصول و برنامه به من آزادی انتخاب داد تا در تصمیم گیری هایم مصمم باشم و پافشاری کنم ، حتی اگر اشتباه کنم .
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان