قدم نهم سوال 1 : چگونه کارکرد هشت قدم قبلی ، مرا برای کارکرد قدم نهم آماده کرده است؟

[Admin1]

ما در NA بارها شنیده ایم که قدم ها به منظور خاصی به ترتیب فعلی نوشته شده اند . زیرا هر یک از قدم ها آمادگی روحانی را که برای انجام قدم بعدی به آن نیاز است ، برای ما فراهم می کند . این مسئله در هیچ جای دیگر به اندازه قدم نهم ، واضح و آشکار نیست . ما هرگز قادر نبودیم تا با افرادی که به آنها خسارت زده بودیم ، بنشینیم و مستقیما از آن ها جبران خسارت کنیم ، مگر به کمک آمادگی روحانی که در قدم های قبلی کسب کرده ایم .

[کاویان]

برای کارکرد هر قدم نیاز است که بصورت زنجیر وار قدم های قبلی را کار کنیم . با تمرین اصول روحانی هر قدم می توانیم قدم بعدی را با گام های استوارتری برداریم . ما وقتی در فرآیند قدم ها می توانیم رو به جلو حرکت کنیم که اصول روحانی و درک خود از آنها را در زندگی روزمره داخل و بیرون انجمن آنها را به اجرا بگذاریم و تمرین کنیم .

[s.mojtaba]

قدم های قبلی مرا آماده کرد تا با خود واقعی ام روبرو شوم . با به کار بستن اصول روحانی قدم های قبلی میتوانم به خودم بگویم که من در حال اجرا آن هستم . قدم چهارم نقطه

عطفی بود که نگاه واقع بینانه به خودم و روابطم بیاندازم و کمک کرد این قدم مهم را کار کنم .

[محمد -RSH]

هر قدم من را با خودم و بيماريم اشنا مى كند و به من مى گويد كه بايد با تسليم و خدا محورى در چارچوب اصول روحانى قدم ها حركت كنم و خودم را در فراينده بهبودى به روز كنم تا برسيم به قدم نه كه از من شهامت شجاعت ايمان و ارزشها رو مى خواد تا يك قدم پر بار كار كنم

[Mozhgon.s]

آمادگی ورود،ب قدم نهم نشانه ی برداشتن قدم هشتم است. یعنی بار دیگر صداقت شهامت و ایمان ما ب مرحله ی اجرا گذاشته شده و در روند و پیشرفت مداوم و صحیح قدمها قرار داریم و در نتیجه قدم نهم نیز مانند هشت قدم قبلی اجرا خواهد شد. این حرکت ب جلو برای اعضایی ک تا ب این قدم آمده اند ادامه دارد

[Hoseyn.t]

به شخصه معتادان گمنام را بعنوان یک روش در جهت زندگی ای که سالها در حسرت و سپس در جستجوی آن بودم را باور کرده و تمایل کامل بدون هیچ قید و شرطی در جهت اجرای آن اصول را دارم و همیشه بابت این تمایل دعا و سپس شکرگذار هستم.

[بَرمک]

با سلام
در قدم اول دیدن خیلی چیزها را از دست داده ام و تنها شدم.قدم دوم به من گفت الگوهایی که همیشه فکر میکردم درست است درست نیست قدم دوم به من خِرد داد نه دانش و خرد زمانی بوجود آمد که قبول کردم که نیروی برتر نیستم و نیروی برتر خداست در قدم سوم ایده ها و باورهای جدید آموخته در قدم دوم را با اعتماد به خداوند به اجرا بگذارم و یقه خودم،اطرافیانم،و زندگیم رو رها کنم و زور نزنم از زندگیم یک ایده آل شخصی بسازم پس باید در قدم چهارم سفری به درون خودم بکنم و  با الگوهای فکری درونم آشنا بشوم و بفهمم چرا نمیتوانم با آدمها رابطه سالمی داشته باشم متوجه شدم و در قدم پنجم شهامت پذیرفتن آنها را که این الگوها مال من است و تبدیل به نقصهایی شده(قدم ششم)که کارکرد آنها جز پیچیده تر کردن کلاف زندگیم چیز دیگری برایم ندارند و نقصها دست و پاها و ابزارهای بیماری اعتیادم هستند و با آنها براحتی برای خودم مشکل درست میکنم مس من قسمتهای خوبی در درونم ندارم؟؟در قدم هفتم متوجه شدم قسمت خوب دارم چون از آنها استفاده نمیکنم مجبورم که از نقصهایم استفاده کنم با فروتنی حاصل از قدم هفتم آماده شدم تا با شهامت و البته ترس و نگرانی اسامی آسیب دیدگان از اعتیادم را بروی کاغذ بیاورم و از خداوند طلب شهامت برای جبران خسارت از کسانی که بواسطه اعتیادم اسیب دیده بودند بشوم.
در کل دانش ، خرد ، روشن بینی و آگاهی حاصل از کارکرد قدمهای قبلی مرا آماده میکند تا چشم در چشم دنیا بیندازم و بگویم میخواهم انسان بهتری باشم.