ارسالها: 364
موضوعها: 364
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
1,425
به بهبودی به عنوان یک هدیه ارزشمند نگاه خواهیم کرد و کارهایی را که به بهبودی مربوط است بی دردسر مانند سایر عادات زندگی می پذیریم .
ارسالها: 279
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
1,192
با اینکه میگویم بیماریم را پذیرفته ام و برای بهبودی تلاش میکنم اما باز هم گاهی اوقات تمایل به رفتارها و الگوها و حتی ارزشهای گذشته مرا در بر میگیرد ، اینک تصور آنکه بیماریم را نپذیرم برایم دشوار است ، مسیر بهبودی بسیار سخت میشود.
ارسالها: 86
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
465
بپذیرم تا از جنگیدن دست بردارم.خود را به عنوان یک بیمار بپذیرم و تلاش خود رو برای در مسیر بهبودی انجام بدم
اگر تسلیم و فروتن نباشم نمیتوانم بیماریم را بپذیرم و اگر بیماریم نپذیرم ،
بهبودی هم برایم امکان پذیر نمی باشد و اگر هم بهبودی نداشته باشم ،
مطمئنا عاقبتی چون زندان ، تیمارستان و مرگ در انتظارم می باشد
ارسالها: 7
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
35
پذیرش تنها کلمه ایست که میتونه به من معتاد کمک کنه وقتی که من از نقطه انکار به تسلیم و بعداز اون به پذیرش میرسم قدم برداشتن در مسیر بهبودی راحتتر خواهد بود مثل این که من برای چرخوندن زندگیم نیاز به پول دارم پس پذیرفتم که باید کار و تلاش کنم تا به هدفم برسم بهبودی هم نیاز به تلاش داره باید قدم کار کرد .راهنماگرفت و غیره...
ارسالها: 55
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
283
من اول بایدبیماریموبپذیرم تادست نیازدرازکنم وکمک وراهکاربخوام پذیرفتن بیماری یعنی تسلیم شدن وپیروزشدن وزمانی که من روبه بهبودی باشم ازبیماری فاصله میگیرم
ارسالها: 364
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2019
اعتبار:
1,523
با پذیرش بیماری خودم من دست از انکار و جنگیدن برداشتم . وقتی که پشت دیوار انکار قرار میگرفتم و بیماری خود را انکار میکردم از جاده بهبودی دور میشدم ، به خودم و دیگران خسارت میزدم ، بدون مشورت کارهای ناعقلانه ای انجام میدادم که عاقبت خوشی برایم نداشت، نواقصم روز به روز فعال تر میشدند و با خودمحوری و خودخواهی باعث منزوی شدن خودم میشدم. تمام این کارها لازم بود تا من از مسیر بهبودی خارج شده و به بدترین شکل ممکن زندگی کنم. پس نیاز بود که برای ادامه بهبودی ، با راهنمایم در تماس باشم ، قدم یک را در زندگی روزمره تمرین کنم ، شرکت مرتب در جلسات ، اقرار اشتباهات پیش راهنما و در جلسه به طوری که به امنیت گروه خسارت نزنم و حامل پیامی باشم برای یک دوست معتاد دیگر.
ارسالها: 365
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2019
اعتبار:
1,532
هر گاه احساس کنم بهبود پیدا کردم و بر بیماری ام غلبه کردم یعنی اصل تسلیم در مقابل بیماری ام را کمرنگ کرده ام ، لازم است همیشه در مقابل بیماری ام تسلیم باشم و در مسیر بهبودی حرکت کنم .
ارسالها: 270
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
100
با سلام....
پذیرش بیماری باعث قدرت بهبودی میشود.بهبودی در پذیرش بیماری اعتیاد است نه در خطاهایمان.
اگر دروغ میگویم یا از نواقصم استفاده میکنم یا هر اشتباهی که میکنم به خاطر اعتیادم است.
اعتیاد یک رفتار نیست اعتیاد چیزی ست که باعث آن رفتار میشود و باید مسئولیت اعتیادم را بپذیرم چون مرموز و ناشناخته است.مشکل من اینستکه بیماریم را نمیپذیرم اما اگر آنرا بپذیرم بَستر تسلیم در من بوجود میاید و گیرنده هایم فعال میشوند و آماده یادگیری و کمک گرفتن میشوم. من باید بپذیرم که بیماری اعتیاد دارم تا اینهمه بیخودی درد نکشم تا بتوانم برای آن چاره ایی پیدا کنم.
من تا زمانیکه اعتیادم را نپذیرم مجبورم همیشه با خودم و اطرافیانم در جنگ و ستیز باشم.