امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اصل اصلاح زندگی
#1
از ویرانی گذشته خود رهایی پیدا کرده ایم.

اکنون فرصت جبران خسارت و رهایی یافتن از ویرانی گذشته را در اختیار داریم . هر کاری که تا به حال در NA انجام داده ایم، ما را به اینجا سوق داده است . در این مقطع از فرآیند بهبودی ، قدم نهم دقیقاً همان چیزی است که مایل به انجام آن هستیم . با قدمهای دوازده گانه و کمک نیرویی برتر، آوارهایی را که مدتهای زیادی در سر راه پیشرفت ما قرار گرفته ، کنار میگذاریم ؛ آزادی لازم برای زندگی را به دست آورده ایم. 

فرصت اصلاح زندگی خود را غنیمت میشمارم . رهایی از ویرانی گذشته خود را تجربه میکنم .
پاسخ
#2
تجربه شخصی من : زندگی به روال گذشته برای من یک عادت پایدار شده بود و برای اصلاح زندگی به روال جدید (برنامه) مقاومت می کردم ، چون از ناشناخته ها ترس داشتم .

با کارکرد قدم ها به مرور تمایل من برای اصلاح زندگی شروع شد ولی بازهم در برابر بعضی تغییرات مقاومت می کردم و اجازه تغییر نمی دادم تا نهایتاً به بن بست می خوردم و به

ناچار تسلیم تغییرات می شدم و در ادامه با مشاهده به نتایج تغییرات کم کم در مسیر رودخانه تغییر شروع به شنا کردن کردم و از آن لذت بردم . امروز برای اصلاح زندگی خود از

خداوند مدد می جویم و تسلیم این اصلاحات جدید هستم .
پاسخ
#3
بیماری اعتیاد چنان خرابی وویرانی برای من به ارمغان اورده بود که هرگز فکرنمی کردم که بتوانم یک روزی بتوانم ازدست این خرابیها فرار کنم
وقتی به انجمن معتادان امدم فهمیدم که وقت درست کردن خرابهایی که قبلان انجام دادم هست وباکارکرد قدمها تغیررفتارهای من شروع شد
فرایند بهبودی باتعغیرشروع می شود وتعقیردرهرکاری سخت هست ولی شدنی ووقتی تعقیرات راشروع کردم احساس ارامش کردم چون زندگی من دست خوش تعقیرات مثبت شد
پاسخ
#4
وقتی در فرآیند بهبودی قرار می گیریم ، تخریب های زمان اعتیاد فعال مان و پل هایی که پشت سرمان خراب کرده بودیم ، به مرور و وقتی در اصول انجمن قرار می گیریم ، و قدم های

دوازده گانه معتادان گمنام را کار می کنیم ، نسبت به اصلاح گذشته خود و روابط تخریب شده گذشته و اصلاح آنها قدم بر می داریم .

اصلاح این امور یک فرآیند است که یک روزه حاصل نمی شود و نیاز به اقدام و عمل و عملکرد ما دارد .
پاسخ
#5
سالهای سال زندگی کردم که مصرف کنم و مصرف کردم که زندگی کنم ، بغیر از این دو موضوع دیگر هیچ درکی نصبت به زندگی ندلشتم ، اما پس از آشنایی با برنامه دیجر نیازی نبود که مصرف کنم تا بمیرم .
هرازگاهی دچار رکود در بهبودی میشوم یعنی زندگی میکنم چون فقط زنده ام ، عاری از هرگونه امید و انگیزه ، اما این پاکی بقدری باعث شادی من میشود که سریعا تغییر تفکر داده و سپس بهاری بودن زندگی را تجربه میکنم
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان