امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اصل نظم
#1
بر نظم دادن به کار خود تأکید میکنیم، زیرا این کار موجب آسایش ما می شود .

تمرکز بر آنچه دیگران انجام میدهند ، میتواند ما را برای مدت کوتاهی از اجبار به بررسی خودمان رها سازد . اما یکی از جنبههای موفقیت ما در معتادان گمنام حصول اطمینان از منظم بودن کار خودمان است . پس با این وجود، "نظم دادن به کار خود" به چه معناست؟ 

بدین معناست که قدمهایی را کار کنیم که به ما امکان  بررسی نقش خود را در روابط خود با دیگران میدهد . وقتی با فردی مشکل داریم ، میتوانیم برای پیدا کردن نقش خود در آن مشکل ترازنامه خود را تهیه کنیم . با کمک راهنما سعی در حل آن مشکل میکنیم . سپس ، هر روز به تهیه ترازنامه خود ادامه میدهیم تا از تکرار همین اشتباهات در آینده اجتناب کنیم.  

این کار نسبتاً ساده است . طوری با دیگران رفتار میکنیم که دوست داریم دیگران نیز این طور با ما رفتار کنند . وقتی به آنها جبران خسارت مدیون هستیم ، فوراً دین خود را ادا میکنیم . وقتی هر روز زندگی خود را به مراقبت نیروی برتر خود میسپاریم، میتوانیم از عمل کردن بر اساس اراده شخصی که مختص اعتیاد فعال است، دوری کنیم . تحت هدایت نیرویی که بهترین را برای همه میخواهد، روابط ما با دیگران مطمئناً بهتر خواهد شد. 

به کار خود نظم میدهم . امروز ، نقش خود را در مشکلات زندگی خود بررسی میکنم . اگر مدیون به جبران خسارت هستم ، دین خود را ادا میکنم.
پاسخ
#2
در زمان گذشته و اعتیاد فعال فقط در یک مورد منظم بودم ، آن هم مصرف مواد مخدر بصورت مرتب و روزانه و ساعتی خاص .

با ورود به معتادان گمنام و کارکرد قدم های دوازده گانه و سنت های NA و خدمت در انجمن ، نظم دادن به زندگی ، کار ، خانواده ، و هر مسئولیتی که بر

عهده ام هست ، برای من یک اصل بوده است و برنامه ریزی بهتری برای زندگی یافته ام . امروز باری به هر جهت نیستم ، به موقع به جلسات می روم ، به

موقع خدمت می کنم ، به موقع کارهای شخصی و برنامه ریزی هایی را که دارم ، انجام می دهم و این امر باعث رشد من و تعادل در روند بهبودی من شده

است .
پاسخ
#3
زمانی میتوانم نظم را درک کنم که قدمها را پذیرفته و به اجرا در اورم وقتی فکر شلوغ است و نظمی ندارد بیرون من هم نظم ندارد وقتی به نظم و انظباط روحانی میتوانم دست یابم که تسلیم محض خداوند باشم و روزانه قدم ده را به اجرا در اورم همان طور که در کتاب پایه امده افراد ماهر متبهر بدنیا نیامدنند پس برای نظم درون و بیرونم باید تکرار و تمریم روزانه داشته باشم و برنامه ای داشتم باشم و انرا به بهترین شکل ممکن انجام دهم ( تراز )
پاسخ
#4
نقطه مقابل نظم ، آشفتگی است که در قدم یک از آن نام برده شده است . ایجاد نظم در زنگی برای من که یک معتاد در حال بهبودی هستم از اهمیت زیادی برخوردار است  و در درجه اول باید نظام فکری خود را سامان ببخشم و کارهایم را بر اساس آن نظام فکری پیش ببرم و در این راستا باید اشاره کنم به نظم در کار که ساعت مشخص و وقت و انرژی مشخصی صرف آن شود و سخن کلیدی در این رابطه است که میگوید : (حل مشکلات به وسیله کار منظم) و دیگر باید به نظم در زندگی خانوادگی اشاره کنم و نظم در فعالیتهای انجمنی و خدماتی و در کل اعتقادم بر این است که من بهمن هستم یک معتاد در حال بهبودی و در سفر بهبودی به سر میبرم یعنی ارتقاع کیفیت زندگی ، و باید نظم را در مراحل این سفر همیشه در دستور کار داشته باشم.
پاسخ
#5
همیشه ازبی نظمی ونداشتن برنامه خیلی صدمه دیده ام ولی دربرنامه یادگرفتم که بطورمرتب درجلسات شرکت کنم وبادوستان بهبودی درارتباط باشم قدم کارکنم وباراهنمای خودبطورمرتب درارتباط هستم وترازکارهای خودرا میگیرم تاهرگاه دراشتباه باشم سریعان به ان اقرار کنم وتمام کارهای روزانه خود بطور مرتب انجام دهم تازندگی منظمی داشته باشم
پاسخ
#6
نظم جز معدود اصلهایی است که من به شخصه واقعا با آن مشکل دارم و قادر به اجرای آن نیستم ، پس از سالها و رکودهای متفاوتی در زندگی تازه قادر شده ام که آنرا تا حدودی در مورد مسایل کاری به اجرا درآورم ، لاکن این هم تا زمانیست که دربهبودی هستم ، وقتی که در بیماری هستم باز هم کوچکترین نظمی در من دیده نمیشود
پاسخ
#7
تجربه شخصی من : مادامی که نظم در کارها ، روابط و امور دیگر زندگی نباشد بهبودی من میسر نخواهد شد . ما به مرور یاد می گیرم که نظم اولین شرط بهبودی یافتگی ما است . شرکت منظم در

جلسات بهبودی و قدم ، نظم دادن به اصول روحانی و شخصیتی خود کمک خواهد کرد تا روند بهبودی من در چرخه بهبودی کامل شود .
پاسخ
#8
(29-03-2019, 10:16 AM)Admin1 نوشته: بر نظم دادن به کار خود تأکید میکنیم، زیرا این کار موجب آسایش ما می شود .

تمرکز بر آنچه دیگران انجام میدهند ، میتواند ما را برای مدت کوتاهی از اجبار به بررسی خودمان رها سازد . اما یکی از جنبههای موفقیت ما در معتادان گمنام حصول اطمینان از منظم بودن کار خودمان است . پس با این وجود، "نظم دادن به کار خود" به چه معناست؟ 

بدین معناست که قدمهایی را کار کنیم که به ما امکان  بررسی نقش خود را در روابط خود با دیگران میدهد . وقتی با فردی مشکل داریم ، میتوانیم برای پیدا کردن نقش خود در آن مشکل ترازنامه خود را تهیه کنیم . با کمک راهنما سعی در حل آن مشکل میکنیم . سپس ، هر روز به تهیه ترازنامه خود ادامه میدهیم تا از تکرار همین اشتباهات در آینده اجتناب کنیم.  

این کار نسبتاً ساده است . طوری با دیگران رفتار میکنیم که دوست داریم دیگران نیز این طور با ما رفتار کنند . وقتی به آنها جبران خسارت مدیون هستیم ، فوراً دین خود را ادا میکنیم . وقتی هر روز زندگی خود را به مراقبت نیروی برتر خود میسپاریم، میتوانیم از عمل کردن بر اساس اراده شخصی که مختص اعتیاد فعال است، دوری کنیم . تحت هدایت نیرویی که بهترین را برای همه میخواهد، روابط ما با دیگران مطمئناً بهتر خواهد شد. 

به کار خود نظم میدهم . امروز ، نقش خود را در مشکلات زندگی خود بررسی میکنم . اگر مدیون به جبران خسارت هستم ، دین خود را ادا میکنم.

فوق العاده،تاثیرگذار ودلنشین بود،ممنونم ازبهترین پیامی که میتوانستم امروز بگیرم،خدابه زندگیت و بهبودیت نوربتابه ادمین عزیز
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان