امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
قدم اول سوال 69 : دانش و تجربه گذشته من چگونه بر روی کار کردن این قدم تاثیر گذاشت ؟
#1
ما به جایی رسیدیم که نتایج روش زندگی کردن خود در گذشته را دیده ایم و پذیرفته ایم که نیاز به روش جدیدی برای زندگی داریم ، اما احتمالا هنوز نمی توانیم درک کنیم که زندگی در بهبودی چقدر غنی است . در حال حاضر ممکن است رهایی از اعتیاد فعال کفایت کند ، اما به زودی درک می کنیم خلایی را که توسط مواد مخدر و یا دیگر عادات وسواسی و اجباری پر می کردیم ، نیاز به بر طرف شدن دارد . کارکرد قدم های باقی مانده آن خلاء را پر خواهد کرد . مرحله بعدی از سفر بهبودی مان ، قدم دو است .
پاسخ
#2
یادمه راهنمام همیشه میگفت ما دو راه بیشتر نداریم ، یا زندگی به روال برنامه و یا زندگی به روال گذشته .
پذیرفتن برنامه معتادان گمنام برای من یک اصل است ، تجربه تلخ گذشته میتواند همیشه تکرار شود.
پاسخ
#3
به یاد داشتن زندگی گذشته و راه های قدیمی که انجام می دادیم.و راه و روشی که امروز از طریق کارکرد قدم یک یاد میگیریم.تفاوت رو متوجه میشیم.و زندگی به روال برنامه رو پیشه میگیریم
پاسخ
#4
سلام
دانش وتجربه گذشته من پر از اشتباه وشکست بوده است واگر بتوانم از انها درس بگیرم وزمانی که شروع به بهبودی وکار کرد قدم میکنم این اشتباهها را انجام ندهم وراه را برای بهبودیم هموار کنم وبا قدمها تغیر کنم
پاسخ
#5
درگذشته تحقیر شدن وازکاربیکارشدن ناسزا شنیدن درد ها وفشار زیادی باعث شدن من تغییر کنم باید سعی کنم با استفاده ازدانش وتجربه همدردان خود درانجام این قدمها کمی وکاستی خودرا جبران کنم
پاسخ
#6
ازتجربه هایی که توزمان مصرف داشتم‌ولغزش های پیاپی زمانی که فهمیدم زندگیم غیرقابل اداره شده وکنترل همه چیزازدستم خارجه رسیدن به عجزواینکه زمان اعتیادفعالم فکرمیکردم که خیلی میدونم ومیتونم دانش کافی نسبت به همه چیزدارم امااینهاتمام تصورات باطل من بودوسکوی پرتاب من توی بهبودی ودانش ودانستن واگاهی توی برنامه هم باعث شدمن امروزه صداقت داشته باشم و تسلیم باشم
پاسخ
#7
عدم توانایی در کنترل مصرف، الرژی جسمی به مواد مخدر، تفاوت بایک انسان عادی و از دست دادن اختیار زندگی به محض اولین بار مصرف... دانش من.. و راهی شدن به عاقبت خفت بار گذشته یعنی آوارگی، درد، یاس و انزوا... تجربه من است که رو کارکرد این قدم تاثیر گذاشته.
پاسخ
#8
فقط کافیست به گذشته یک نگاه واقع بینانه بیاندازم ، زمانی که اعتیاد مرا به پایین درجه انسانیت رسانده بود . زمانی که من برای حفظ اعتیاد خودم تحقیر شدم ، ارزش خودم را از دست دادم و دیگر در بین دیگران احترامی نداشتم. تجربیات تلخ گذشته ، بهم یاد داد به تنهایی نمیتوانم . در ضمن من در مورد زندگی گذشته دانش مثبتی نداشتم که اگر داشتم امروز اینجا نبودم.
پاسخ
#9
دانشی نسبی از بیماری ام و نواقصم در این قدم پیدا کردم و اینه مانند ابزاری است که در مسیر بهبودی می توانم تمام و کمال از آنها استفاده کنم و فرآیند بهبودی را بیشتر لمس کنم.
پاسخ
#10
با سلام....
دانش در برنامه ما یعنی نگاه میدانی و از زوایه های مختلف به بیماری اعتیاد نگاه کردن به کمک تجربه های دیگر اعضاء و برای آن از کلمات و عبارات مخصوصی که خود اعضاء بوجود آوردند میباشد تا بیماری واضح تر و بهبودی قابل فهم تر شود.

در NA درسی که از تجربه ها میگیریم (به معنی علم نیست)
دانش برنامه و تجربه های من در هم آمیخته ۱-بهبودی آسانتر میشود ۲-واضح تر و دقیق تر میتوانم اعتیادم را مطرح کنم.
مثلا یاد گرفتم تسلیم شدن با مجبور بودن دو چیز متفاوت است تسلیم شدن عشق میخواهد ولی مجبور بودن از روی ترس از قضاوت دیگران است یا مثلا اقرا به عجز و ناتوانی استیصال و بدبختی نیست بلکه دارم اولین توانایی واقعی را تجربه میکنم.در واقع دانش و تجربه کمک کرد واقعیت از غیر واقعیت را تشخیص دهم و برای چیزهای غیر واقعی جنگ راه نیندازم.کمک کرد تا بحرانها را بپذیرم و به آینده امیدوار باشم.ما را وادار میکند که نسبت به اعتیادمان بی تفاوت نباشیم و به زندگی جدیدمان بیشتر توجه کنیم.به قدمها اشراف پیدا کنیم و به خودمان و همدردانمان و خانواده و جامعه عشق بورزیم و قبل از واکنش در مورد هر موضوعی برسی کنیم و بعد تصمیم متناسب بگیریم.
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان