قدم دوازدهم سوال 24:چگونه اصل روحانی ایثار و از خودگذشتگی را هنگام خدمت تمرین می کنم؟

[Admin1]

ما قسمت جدیدی از خود را کشف کردیم که تمرین اصول برایش مهم تر است تا به کارگیری خصوصیات شخصی اش . همان گونه که بیماری ما بیشتر در خودمحوری ما نمود می کند ، بهبودی مان نیز به زیبایی در خدمت ایثارگرانه تجلی می یابد.

[کاویان]

سعی می کنم در خدمات همیشه متواضع باشم ، هیچ گاه خودم را بالاتر از دیگران نمی بینیم ، اگر در خدمات اشتباهی مرتکب شوم ، و به من تذکر داده شود ، ناراحت نمی شوم و

سعی می کنم دوباره آن اشتباه را تکرار نکنم ، در خدمات همیشه مشورت می گیریم و سعی می کنم تا جایی که می توانم ، تک روی و خود محوری نکنم ، سعی می کنم ، مواردی

که در طی دوران خدماتم آموخته ام ، به دیگران انتقال بدهم ، همیشه خدماتم را بصورت مرتب و منظم انجام می دهم ، سعی می کنم در خدماتم تا حد توان وقت ، نیرو و انرژی خود

را بکار بگیریم ، سعی می کنم مخارج مسئولانه داشته باشم و منابع NA را به هدر ندهم .

[Niko_a]

تمرین اصل روحانی عشق بلا شرط در قدم دوازدهم ضروری است هیج کس به اندازه یک معتاد در حال عذاب به عشق بلا شرط نیاز ندارد ما از کسانیکه به انها پیام میرسانیم جیزی در یافت نمیکنیم و به ما مدیونی ندارند حتی از انها انتظار تشکر هم نداریم حتی از انها به اجبار نمیخواهیم پاک بمانند ....

[ali h]

هروقت خدمتی رامیگیرم بایداصل صداقت وامانتداری را به اجرابگذاریم وقت شناس باشم صبورباشم
وباصداقت گزارش دهم واگرسوالی کردن پاسخگو باشم وخودراهمطراز دیگران بدانم

[Hoseyn.t]

کلا بکارگیری هر اصلی مستلزم بهبودی فردی است ، خدمت کردن بر اساس بهبودی یکی از ویژگی های رهبری است که بتوان در خدمات بسیار تأثیر کذار بود ، با ابزارهای بهبودی در خدمات میتوان معتادان گمنام را به جلو هدایت کرد و باعث رشد و توسعه معتادان گمنام شد
لاکن صرف وقت کافی ، تمایل و توانایی در خدمات و داشتن ایمان به هدف اصلی برنامه ، همان ایثار و از خودگذشتگی است که باعث جاذبه و خوش نامی معتادان گمنام میشود

[محمد -RSH]

اينكه وقت براى همدردانم مى گذارم براى دوستان همدردم و تازه واردين خدمت كردن من را به تمرين اين اصول روحانى و انجام خدمت كمك مى كند اينكه با رعايت اين اصول من به فروتنى و از خودگذشتگى و تحمل ميرسم

[s.mojtaba]

از طریق انجام خدمت صادقانه ، صحیح ، مؤثر و بدون چشم داشت و انتقال تجربیاتم به دیگران _ بدون در نظر گرفتن منافع خودم و حفظ و اجرای سنت یکم _ با توجه

کردن به نفس خدمت و نه توجه به حواشی و تبعات آنها _ وقتی که خودم را به خطر می اندازم و گمنامی خود را می شکنم _