ارسالها: 364
موضوعها: 364
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
1,425
قدم ششم سوال 5 : من چگونه سعی می کنم تا نقائص شخصیتی ام را کنترل یا بر طرف کنم ؟ نتیجه سعی من چه بوده است؟
اولین کاری که اکثر ما در مورد نقائص شخصیتی مان می کنیم ، این است که تصمیم می گیریم تا دیگر آن ها را نداشته باشیم . متاسفانه این کار بیهوده و پوچ است ، و تاثیر آن تقریبا به اندازه همان کنترل مصرف مواد مخدر می باشد . ما ممکن است برای مدت کوتاهی در این کار موفق شویم ، اما نقائص ما بتدریج دوباره ظهور خواهند کرد . مشکل این است که نقائص ما قسمتی از وجود ما می باشند . ما همیشه در موقعیت های بد و وقتی تحت فشاریم ، در معرض خطر رجوع به بدترین نقائص شخصیتی خود هستیم .
ارسالها: 365
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2019
اعتبار:
1,532
اگر تصمیم بگیریم که نقصی را کنترلی انجام دهم ، هیچ گاه موفق نخواهم شد تا آن نقص را بر طرف کنم ، همانطور که در زمان مصرف هیچ گونه کنترلی روی مصرف خود نداشتم ،
هیچ گونه کنترلی روی نواقصم هم نخواهم داشت . من باید در مسیر بهبودی قرار بگیرم و سعی نکنم از نواقصم بصورت کنترل شده استفاده کنم .
ارسالها: 279
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
1,192
کلا در من چیزی به اسم کنترل وجود ندارد ، من با بخشی از اصول آشنایی دارم و آن همان پرهیز کامل است ، یاد میگیرم که در صدد کنترل کردن آن برنیایم و کاملا میدانم که به تنهایی نمیتوانم آنها را برطرف کنم و یا متوقفشان کنم ، این مهم را بارها و بارها تجربه کرده ام
ما با فروتنی از او میخواهیم که تمامی نواقص شخصیتی ما را برطرف کند
ارسالها: 252
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
1,095
هرگاه من کاری یا نقصی را کنترل کردم نتوانستم نتیجه بگیرم درزمان مصرف هرچه تلاش کردم که کنترلی مصرف کنم نتیجه ندادومصرف من بیشتر شد
کنترل مانندسدی هست که اگرشکسته شود جلوی ان هیچ چیزی دوام نمی اورد ولی باکارکردقدم من ان را شناسایی می کنم وازان پرهیز می کنم ودرمسیربهبودی قرارگیرم
ارسالها: 364
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2019
اعتبار:
1,523
20-04-2019, 09:23 AM
(آخرین تغییر در ارسال: 20-04-2019, 09:24 AM توسط s.mojtaba.)
هر وقت که بخاطر یک نقص اخلاقی متحمل درد می شوم و یا به دیگران خسارت زدم و بر اثر مصرف آن نقص زندگیم آشفته شده و خودآزاری کرده ام ، یا مورد سرزنش دیگران قرار
گرفته ام و نتایج منفی برایم داشته ، تصمیم گرفتم که از آن نقص استفاده نکنم و یا آن را کنترل کنم . اما واقعیت این است که کنترل نیروی مخرب و پیشرونده بیماری اعتیاد در دراز
مدت جواب نمیدهد و من شکست می خورم چون عمیقاً از نواقصم آگاه نیستم و معمولاً دردهایی که بابت مصرف نواقصم کشیدم را فراموش می کنم . این باور در من وجود داره که
بعضی از نواقص جزئی از مهارت های زندگی من هستند و یا در کوتاه مدت استفاده از آنها برایم لذت بخش هستند و مرا به اهدافم می رسانند اما نهایتاً به ته خط می رسم و عاجز و
درمانده می شوم