ارسالها: 364
موضوعها: 364
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
1,425
11-01-2019, 01:34 PM
(آخرین تغییر در ارسال: 11-01-2019, 01:38 PM توسط Admin1.)
به این شکل است که آنقدر به خواسته خود فکر کنم ، که برای من تبدیل به نیاز شود و آن نیاز هم تبدیل به وسوسه می شود . هر موقع نسبت به چیزی وسوسه شدم ، لازم است نسبت به طریقه ای که افکارم زمینه سازی می کند آگاه باشم ، تا بتوانیم از این طریق با وسوسه افکار خود مقابله کنیم .
من وقتی به چیزی وسوسه دارم و در آن حال احساس نامیدی و یاس و ناتوانی و خود کم بینی و هدف و انگیزهای خود را از دست میدهم و یک فکری میگوید برای پرکردن اینها باید به وسوسه ام پاسخ مثبت دهم اما فکر دوم اینکه به عاقبت وسوسه ام باید فکر کنم تا در چرخه اعتیاد گرفتار نشوم
ارسالها: 55
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
283
احساس اجبارومیل شدیدبه انجام آن کاررادارم زیربنای وسوسه احساس کمبودوخلع روحانی هست زمانی که وسوسه دارم فکرمثبت نمیکنم ترس میادسراغم ترس ازخداترس ازپذیرفته نشدن ترس ازتنهاماندن وفقط حول ومحوران وسوسه وبدون درنظرگرفتن عواقب میچرخم زمانی که وسوسه دارم ازداشته هام لذت نمیبرم خودخواه خودمحورناسپاس میشوم دریچه ی قلب واحساس وافکارم بسته میشودوسوسه قسمت روانی بیماراعتیادمن است
ارسالها: 279
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
1,192
پاسخ من به تمامی وسوسه هام مثبت است ، بستگی به نوع وسوسه و نصبت خلع به آن موضوع ، مثلا مثل پرخوری ، همان لحظه پاسخ مثبت میدهم ، و به بسیاری از موضوعات دیگر ، دیرتر پاسخ میدهم ، به همین دلیل است که زندگی غیر قابل اراده دارم
ارسالها: 252
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
1,095
11-01-2019, 08:09 PM
(آخرین تغییر در ارسال: 11-01-2019, 10:24 PM توسط Admin1.)
وسوسه یک فکر هست اگر بها بدهم باعث می شود تا آنرا به اجرا بگزارم و من وارد مرحله اجرا و عمل میشوم وباعث لغزش می شود و روحانیت ازبین میرود ودردسرهای من شروع و اگر ادامه پیداکندباعث نابودی که همان بیمارستان یاتیمارستان یا زندان و حتی مرگ میشود ولی هر وقت به سراغ من آمدبه آن بها ندادم و خود را به جلسه رساندم و مشارکت کردم یا با راهنمای خود مشورت کردن یا با دوستان بهبودی درمیان گذاشتم می توانم آن را روسوا کنم و رهابشوم و آدم خوب و قابل قبول و سازنده و مفیدبرای خود و خانواده و اجتماع خود میشوم.
ارسالها: 282
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
1,279
فکر لذتهای وسوسه هستم احساس نیاز میکنم تمام ذهنم اشغال میشود واقعیتهای درون و بیرونم با هم هرمونی ندارنند تویه و بهانه میاورم دیدم بسته میشود زیر بنای اکثر وسوسه ها خودخواهی میباشد و نتیجه این فکرها خماری جسمی مثل تنبلی سستی و راحت طلبی که به اجبار تبدیل میشود .
ارسالها: 86
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
465
وقتی وسوسه دارم وفقط به لذت ها فکر می کنم تمام افکار و احساسات من درگیر میشود .دیدگاه من تونلی می شه.به عواقب فکر نمیکنم و به تمام کارهای من از خدامحوری به خودمحوری تبدیل می شود
ارسالها: 29
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
162
وقتی من وسوسه می شوم یعنی به بیماری خود بها میدهم احساس پوچی و نا امیدی دارم دنبال دستاویز میگردم افکار مخرب من چیزی قبول نمیکند جز آن چیزی که میخواهد به جای راه دنبال بیراهه میگردم .به دور خود میچرخم و سرگردان در هدف پوچ خود هستم .احساس ضعف و ناتوانی دارم
ارسالها: 59
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
330
سلام
من وقتی وسوسه میشم وبه ان در جلسات وبه راهنمایم اقرار نمیکنم یعنی به وسوسه بها داده ام وباعث میشود به ان نیاز پیدا کنم وتمام افکار مثبت که در قبل داشتم زیره پا گذاشته
و تسلیم وسوسه بشم .
ارسالها: 70
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
330
وسوسه يعنى اجبار به مصرف چه مصرف مواد چه مصرف ناقص شخصيتيم . وسوسه هميشه روى احساسات من خودش را نشان ميدهد چون من به هواى نفسم بها ميدهم . من كلن و هميشه روى احساساتم لطمه خوردم .وسوسه شدن زمانى سراغ من ميايد كه من روى نوار بيماريم حركت ميكنم و در حالت خود سانسرى هستم و فقط روى دلم كه همان احساسات من هست تكيه ميكنم اينجا همانجايى هست كه دارم ضربه مى خورم . من اين را بايد بدانم هر زمان كه دارم از يكى از ناقصم استفاده مى كنم دارم با احساساتم زندگى مى كنم .