قدم دوم سوال 50 : دانش و تجربه من چگونه بر کار کردن این قدم اثر گذاشت ؟

[Admin1]

ما می بینیم که امکان رهایی از عدم سلامت عقل که اخیرا به واسطه اعتیادمان با آن دست به گریبان بوده ایم وجود دارد.
احتمالا همه ما تا به این جا تا حدی از رهایی را تجربه کرده ایم و از این جا به بعد شروع می کنیم تا از کورکورانه به سوی دیوانگی رفتن دست برداریم . ما نداشتن سلامت عقل خود را کشف کردیم و شروع به اعتماد کردن به یک نیروی برتر از خودمان نمودیم تا به ما کمک کند که دیگر مجبور نباشیم در این راه قدم بر داریم.
کم کم از تصورات باطل خود رهایی پیدا می کنیم و دیگر نیاز نداریم که اعتیادمان را به عنوان یک راز نگه داریم و یا خود را منزوی کنیم تا کسی به عدم سلامت عقل ما پی نبرد. ما دیده ایم که برنامه برای دیگران چگونه کار کرده و درک می کنیم که برای ما نیز کار خواهد کرد . از طریق ایمان نوپای خود تمایل پیدا می کنیم که اقدام نماییم و قدم سوم را کار کنیم .

[Hoseyn.t]

اگر دانش و تجربه ی گذشته ، عدم اعتماد و عملکرد نشانه ای از عدم سلامت عقل بود ، اگر دردها و اشتباهات گذشته نبود هیج وقت این قدم را درک نمی کردم امروز با اگاهی و دورنمایی از گذشته ی منفی و مخرب خود سعی در برگشت سلامت عقل دارم و از نیرویی که در قدم بعدی بیشتر با او اشنا خواهم شد در خواست کمک می نمایم

[Sheida-Sh]

با نگاهی به زندگی و اشفتگی قدیم خود متوجه میشویم افکار و اعتقادات قدیم من کاملا پوچ می باشد و به درد امروز من نمی خورد .دست از کورکورانه رفتن در راه های قدیم برمیدارم و با کمک گرفون از یک نیروی برتر که در قدم ۳ باهاش اشنا میشوم و تکیه بر ان دست از تک روی برمیدارم و به سوی روشنایی قدم برمیدارم

[mostafa]

همیشه تجربه ها درک من رادر قدم ۲ بالا بردکمک کرد تا ی بار دیگر بتوان اشتباهاتم را در بهبودیم ببینم کمک کرد تا به این فهم برسم که زندگی کردن بر طبق قوانین با کارکرد قدمها وحضور درجلسات چقدر غنی میباشد اعتماد وایمان داشته باشم وبه رشد وتکامل برسم وکمک کرد که من راه سالم را دنبال کنم

[Ali64]

سلام
وقتی که اشتباها و تجارب غلط گذشته را زمانی که قدم کار میکنم و در بهبودی هستم انجام ندهم باعث میشود من سوالات رو بهتر درک کنم و در زندگیم تجارب جدید و نو که در انجمن یاد گرفته با مشورت راهنما در زندگیم به کار ببرم و پیشرفت کنم

[Niko_a]

گذشته سرمایه های امروز من هستند که چقدر خودمحوری کردم چقدر اعتمادهای بیمورد کردم برای دردهایم از اهل مشورت مشورت نکرفتم و خودخواهی
کردم عایدات این شد جایگاهم را نشناسم در غار تنهایی فرو روم و در سیکل بیماری اعتیاد که چیزی جز وسوسه اجبار مصرف و فراموشی بیوفتم امروز با کارکرد قدمها روز به روز قدرت تشخیص درست را از غلط تمیز میکنم و دیگر با من غیر واقعی زندگی نمیکنم چون برنامه به من نوید داده که من هم میتوانم
راه و روش درست زندگی کردن را با رعایت اصول پیدا کنم ....

[s.mojtaba]

دانش قدم اول کمک کرد تا واقعیت رو بهتر درک کنم و دست از انکار بردارم و از طرفی تجربیات تلخ و مشکلاتی که بر اثر حس اعتماد در طول زندگی برای من بوجود آمد لطمه هایی به من زد و مرا منزوی

کرد و اینها بزرگترین تجربه های من بودند که باعث شد که دیگر تجربه را تجربه نکنم.

[کاویان]

با کارکرد این قدم بخش اعظم مشکلات خود را در بخش نواقصی چون : خودمحوری ، غرور ، و منیت یافتم که با ابزار هایی که در این قدم بدست آوردم سعی می کنم نقطه مقابل این نواقص را بیابم و در راستای کمرنگ کردن و از بین بردن آنها تلاش کنم تا در فرآیند بهبودی به خوبی رو به جلو حرکت کنم .

[بَرمک]

با سلام....
تجربه من مال ذهنیات من و بر اساس برداشتهای ذهنی خودم بود ولی دانش این برنامه ذهنیات من جهت درستی داد تا از این تجربیات در راستای بهبودی بهتر استفاده کنم تجربیاتی هم در اعتیاد و هم در بهبودی داشتم ولی نمیتوانستم آنها را به شیوه درست و قابل فهم بیان کنم دانش کمک کرد بتوانم قابل فهم و درک صحبت کنم و تجربه های کج و کوله خودم را درست کنم و نتیجه بهتری بگیرم.
مثلا اگر یک تجربه سالم برایم کار نمیکرد همان تجربه را به شیوه دیگری انجام بدهم.
دانش چیزی ست که از اطرافیان میگیرم به آن عمل میکنم و نتیجه آن میشود تحربه من و این کمک میکند بفهمم فرآیند سلامت عقل یعنی چی.
دانش درس حاصله از تجربه های ست که از باورهای جدید قدم دو گرفتم من به اندازه ایی دانش دارم که از قدمها درک میکنم و به آنها عمل میکنم و این ربطی به علم و سواد من ندارد مثلا وقتی جلسه میروم پیام میگیرم و وصل میشوم و هیچ چیز مثل وصل شدن نمیتواند به من کمک کند و این ربطی به دانش خالی ندارد.
تجربیات انسانها تبدیل به دانش میشود و دانش از طریق تکرار تجربیات و دیدن تاثیر آنها برای بهتر زندگی کردن بدست میاید.
دانش و تجربه لازم و ملزوم یکدیگرند.