ارسالها: 364
موضوعها: 364
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
1,425
انکار آن بخش از بیماری است که به ما می گوید بیمار نیستیم . وقتی که ما در مرحله انکار هستیم ، قادر به درک واقعیت اعتیادمان نیستیم و سعی می کنیم تاثییرات آن را به حداقل برسانیم .
ارسالها: 279
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
1,192
از اینجا که همیشه حق با من است ، بین روابطم با همسر ، خانواده و پیرآمون زندگیم ، حق بجانبی بسیار مشهود است ، بطور مثال میگویم اگه رفتار من الان پرخاشگرانه است ، دلیل آن رفتار شماست ، و علت رفتار زشت من ، رفتار شماست که باعث ناراحتی من شدید.
ارسالها: 55
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
283
12-01-2019, 12:46 PM
(آخرین تغییر در ارسال: 12-01-2019, 03:20 PM توسط Admin1.)
باانداحتن تقصیر در روابط ناسالم به گردن دیگران اینکه کسی مرادرک نکرده یاحتی باتوجیه اینکه من یک بیمارهستم وسرزدن این رفتارهاازمن طبیعی است برای تنبلیم بی انگیزگی وبرای فرارازواقعیت پیش امد خودم رابادیگرمعتادان مقایسه کردم شرایط فعال بودن بیماری وبها دادن به وسوسه هاوافکاری که نیروی منفی دارد دربهبودی یکی از اسانترین راه هابرای اینکه تشخیص دهیم درمرحله ی انکارهستیم یانه
ارسالها: 16
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
68
بله-اینکه بعضی اوقات حضورم در جلسات بود که به ظاهر موجع بود برای تداوم بهبودیم اما دلیل بعضی فقط نشان دادن خودم و تایید گرفتن نسبت به دوستان بهبودی و راهنمام بود نه برای بهبودی شخصی ام
ارسالها: 29
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
162
سلام.بابت رفتارهایی که انجام میدهم رفتارهای پیرامونم را باعث این خطا و نقص خود میدانم برای هر چیزی ویا هر رفتاری توجیه بهانه میاورم برای مثال اگر زیاد خوابیدم دلیلش شما بودید که بیدار نشدم.اگر کاری انجام ندادم چون شما نخواستید .همیشه نقص های خود را به واسطه رفتار دیگران توجیه میکنم
ارسالها: 86
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
465
انکار یکی از شاخصه های بیماریه منه.خود فریبی و دیگر فریبی.برای منافع شخصی خودم.زیر بنای این رفتار ناصداقتی.خودخواهی.و ترس من بوده.مثلا تنبلی من در امور روزانه و بهانه اوردن خستگی .کلاس.سر درد.و....
ارسالها: 252
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
1,095
بله همیشه هراتفاقی می افتاددرزندگیم اگرخوب که خودم انجام دادم ولی اگربدبودخدای چرامن هرگزنمی خواستم رفتارخودراارزیابی کنم وهمیشه حق بجانب من بودچون دوست داشتم دیوارانکار رابغل کنم وکسی راواردحریم انکارخودنمیکردم وازاینکارهمیشه صدمه میدیدم وبارهاازاین کا صدمه خوردم وهرگاه دیوارانکار راخراب کردم وباصداقت برخوردکردم سودش رابرده ام اصول روحانی درزندگی من تآسیرزیادی داردوباعث میشودراه درست کردن زتدگی راپیداکنم
ارسالها: 364
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2019
اعتبار:
1,523
11-02-2019, 04:44 PM
(آخرین تغییر در ارسال: 12-05-2019, 02:18 PM توسط s.mojtaba.)
بله - همیشه برای کارهای دلیل می آورم به طوری که نه تنها اطرافیانم را قانع میکنم بلکه جوری عنوان میکنم که خودم هم باورم میشود که دارم درست میگویم.
مثلا: جلسه نمیروم و میگویم حوصله ندارم و خسته از کار هستم، راه دور است ، بار معنوی این جلسه کم است . یا در اداره ضوابط و سلسله مراتب را رعایت نمیکنم و مدام
میگویم کار من درست است ، اینها دلسوزی نمیکنند ، کار اینها اشتباه است . یا دنبال رابطه میروم و به خودم میگم همسرم جوابگوی من نیست و نسبت به من سرد است و...
ارسالها: 160
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
668
بیماری اعتیاد و مصرف مواد مخدرم را به گردن خانواده ام مینداختم و هزاران دلیل موجه برایشان میاوردم که اگر چنان بود چنین نمیشد
ولی امروز میدانم همه اینها غیر واقعی است
ارسالها: 365
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2019
اعتبار:
1,532
هر موقع خطایی از من سر می زند ، بهانه هایی که از طریق بیماری ام به من القا می شود را بیان می کنم ، و تا زمانی که اقرار به آن اشتباه نکنم و درخواست مشورت و راهنمایی نکنم ، بهانه تراشی های من ادامه دار خواهد بود ، در واقع خودم را گول می زنم که به آرامش برسم ولی برعکس آن خواهد شد .