امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اصل مشارکت
#1
وقتی برای اولین بار از ما خواسته می شود گذشته خود را با تازه واردی که برای دستیابی به بهبودی تلاش می کند ، مشارکت کنیم ، در می یابیم گذشته ما به منزله معدن طلایی دست نخورده است .

دیگر از گذشته خود پشیمان نیستم می توانم با سایر معتادان درد و دل کنم و شاید درد معتاد دیگری را تسکین دهم یا حتی از مرگ او جلوگیری کنم .
پاسخ
#2
قبلا مشارکت میکردم تا دیگران خوششان بیاید ولی امروز مشارکت از خود. واقعی ام بهترین کمک را به من میکند در مشارکت رازی نهفته اساس که من هنوز درک نکرده ام مشارکت بمن احساس برابری یکسانی و آرامش را داد
پاسخ
#3
قبل از به اشنايي باانجمن سعى مىكردم كمتر درهركارى مشاركت كنم وهرگز خود واقعى نبودم ولى واردانجمن شدم باشركت درجلسات به من ياد دادن كه هميشه خود واقعى باشم من بامشركت حقيقى ودرست دنبال تاييد نباشم وواقعيت زندگيم را براى دوستان بهبودى به معرض نمايش به گزارم تا ازتجربه درست استفاده كند وهميشه از خداوند مهربان كمك ميگيرم تامشاركت صادقانه داشته باشم وفقط براى امروز زندگى مىكنم
پاسخ
#4
من وقتی درمورد چیزهایی که درانجمن به دست اوردم صحبت میکنم ارزشش برام چندبرابر میشه. وقتی از وقت، انرژی و حتی از مادیاتم در راه توسعه پیام خرج میکنم، زندگی معنی بیشتری پیدا میکنه و از احساس بیهودگی و پوچی رها میشم.
پاسخ
#5
من در مورد مشارکت تجربه های تلخی دارم ...

اینکه اوایل نمیدونستم چطور مشارکت کنم و وقتی جلسه تمام میشد دیگر اعضا به حالت تمسخر با من حرف میزدند. گمنامی من حفظ نمیشد . دیگر اعضا از مشارکت من برداشت دیگری میکردند  و تازه وارد با مشارکت من فراری میشد. 

اما امروز بعد از کارکرد سنت ها متوجه هستم که مشارکت من باید در راستای سنت های 1 ، 3 ، 5 باشد. من طوری مشارکت میکنم که حامل پیام باشم نه ناامیدی . امروز مسائل شخصی خودم را با راهنما مشارکت میکنم نه در کف جلسه که برداشت اشتباه از من بشود . امروز به تازه وارد میگویم که فرصت اشتباه دارد و تکرار نه
پاسخ
#6
مشارکت باید حامل پیام عشق و امید باشد (چیزی که اوایل امدن به جلسه به ما هدیه داده شد )مشارکت باید از فیلتر دوازده قدم و سنت باشد طوری که اتحاد را بهم نریزد چرا که بقای من به بقای انجمن گره خورده و من به تنهای محکوم به فنا هستم در مشارکت ها قضاوت نکنم پیام را دریافت کنم و پیام امید بدهم به نام گفته دیگران رجوع نکنم هر ان چیزی که بدرد زندگی روزم میخورد را بردارم بقیه را در همون مکان باقی بگذارم و بیاورم در زندگیم خرج کنم گمنامی خودم و گروهم را حفظ کنم تا از بربری خارج نشوم من باید یاد بگیرم چه چیزی رو در کجا مشارکت کنم چرا که این توقعاته که فکر کنم همدردانم گمنامی میشکنند پس یکسری مشارکت که رازی باشد فقط برای امروز به یک نفر نه یک گروه اعتماد خواهم کرد ....
پاسخ
#7
بعد از اینکه مفهوم مشارکت شرکت داشتن در تمام امور بهبودی به همراه دیگران میباشد
یک اصل مهم مشارکت اقرار صادقانه میباشدو بدون کسب اجازه از کسی فقط با در نظر داشتن چند چیز ساده مثل اتحاد و مباحث خارجی و رساندن منظورم به گروه جهت پیام و گاهی هم فقط یک درد دل ساده بهمراه مکنونات قلبیم میتواند راه را برای کمک گرفتن هموار کند.
چیز دیگری که شخصا کشف کرده ام اینه که اصول قدرتمند دوازده قدم که دنیا را متحیر نموده از کلمه اقرار (مشارکت)
در قدم یک شروع میشه و در قدم دوازده با بیداری روحانی ختم میشه.
پاسخ
#8
شرکت کردن در بهبودی دیگران انگیزه ای ایجاد میکند که بهبودی برای من هم ممکن است ، با گوش دادن مشارکت و قضاوت نکردن آنها ، باور میکنم و میتوانم بهبودی خود را به مشارکت بگذارم . با ، باز گذاشتن دریچه قلب و روح خود نسبت به نیروی برتر ، در مشارکت خود و دیگران سهیم میشوم .
پاسخ
#9
مشارکت از چند جانب راب بهبودی الزامی است ، اول اینکه من از درون تخلیه می شوم و زیر بار آن را ار درون با خود حما نمی کنم تا آرامش مرا از بین ببرد . و دوم اینکه می توانیم با مشارکت پیام رسان های خوبی باشیم و یک مشارکت سازنده حاوی پیام برای سایر اعضا می باشد .
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان