امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
قدم سوم سوال 26 : چگونه به نیروی برتر اجازه می دهم تا در زندگی من تاثیر گذارد؟
#1
برای اینکه راحت تر بتوانیم به نیروی برتر خود اجازه دهیم تا مراقب زندگی مان باشد ، نیاز داریم تا اعتماد خود را بسط و توسعه دهیم . ممکن است برای سپردن اعتیادمان مشکلی نداشته باشیم ، اما بخواهیم کنترل باقی زندگی مان را در دست خود نگه داریم .
پاسخ
#2
با کنار گذاشتن منیت و خود محوری - با کنار گذاشتن آنچه را که می گویم می دانم و می توانم - با باز گذاشتن دیچه  افکارم -  دانش خود را 

کنار می گذارم تا به درکی جدید از خداوند ،خودم و اصول برنامه  برسم - با شناخت صادقانه نقاط ضعف و قدرت شخصی - با تمرین سپردن -
پاسخ
#3
با دعا کردن ارتباط صاذقانه با راهنما صبوری سکوت به فکر بکر خود اعتماد نکردن جلسه رفتن نجنگیدن با واقعیتها دست از اراده شخصی برداشتن و قبل از هر کاری اصل روشن بینی و تمایل لازمه این بسط و توسطه بین من و نیروی برتر میباشد تا دست از خودمحوری بردارم خدامحور شوم و از روی وسوسه اجبار عمل نکنم ...
پاسخ
#4
با صبر کردن و مشورت کردن و با دعا کردن و بررسی و کنکاش خودم
پاسخ
#5
با خط زدن روی من ، خودم
با ارتقای درک شخصی نسبت به نیروی برتر
نیرویی که باور دارم میتواند ، سلامت عقل را به من بازگرداند
پاسخ
#6
خود را سعی میکنم از سر راه خدا کنار بکشم.من دیگر خودم را عقل کل و اول و اخر همه دانسته ها نمیدانم.دوست ندارم در کار خدا دخالت کنم.کمتر سعی میکنم برای چیزهایی که اختیاری در موردش ندارم غصه بخورم.من فقط باید بنده خوبی باشم و وظایفم را به بهترین شکل انجام دهم اما نتیجه کارها به من ارتباطی ندارد بلکه به خداوند مربوط است.شانه های من طاقت بدوش کشیدن خیلی از مشکلات را ندارد پس باید به خدا توکل کنم
پاسخ
#7
یک قسمت پرهیز کردن.یه جاهایی که تشخیص میدم رفتار سالم و اشتباه کدومه درستشو انجام بدم،دست برداشتن از لذتهای کاذب،رهنمود های برنامه رو به اجرا گذاشتن
پاسخ
#8
ازسرراه نیروی برترکناررفتن واقدام وعمل برای وانجام کارهایم وسپس دعا ومراقبه کردن وخودراسپردن به نیروی برترودرخواست کردن
پاسخ
#9
با مشورت کردن و دعا و مراقبه و این که با خواست و تقدیر او نمی جنگم ، سعی می کنم حتی در بدترین شرایط از او کمک بخواهم و همیشه سپاسگزار او باشم و به خاطر نعمت پاکی که بمن عطا نموده است ، همیشه شاکر هستم .
پاسخ
#10
با سلام....
نگاه ببینم  و در مورد زندگیم و آدمهای اطرافم در پس زمینه ذهنم چه میگذرد آنرا به مشارکت بگذارم.
بروم مشورت و مطالعه کنم تا به این درک برسم که درونیات من و همه آدمها مهمتر از بیرونیاتمان است.
از اینکه با کارهای مثل قدرت ، شهرت ، تسلط ، حکومت و غیره نشان بدهم آدم خوبی هستم دست بردارم مثلا با فلان آدم مشهور ناهار خوردن به هر قیمتی.
فکر کنم ببینم تا اینجا بدون نیروی برتر چه مشکلاتی برای خودم درست کردم.


یکی از مهمترین چگونگیها این است که مثلا بروم شناخت پیدا کنم و بفهمم هر چیزی که در اطرافم وجود دارند چرا بوجود آمده و من کجای این ماجرا هستم؟

اگر چیزی یا کسی رو نمیتونم تغییر بدم دست و پای الکی نزنم و فروتنانه آنرا بپذیرم.
مثلا ببینم اگر جایی میتوانستم دودره کنم ولی نکردم چه احساسی دارم اگر احساس خوبی نبود بروم تراز بگیرم ببینم چرا کار درستی انجام دادم ولی احساس خوبی ندارم.
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان