امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
قدم پنجم سوال 1 : چه بهانه یا دست آویزی در مورد کار نکردن قدم پنجم دارم؟
#1
ما سال ها از توجه به چهره واقعی خود اجتناب می کردیم . از خودمان خجالت می کشیدیم و خود را از بقیه دنیا جدا می دانستیم . اکنون که قسمت شرم آور زندگی خود را به بند کشیده ایم ، می توانیم با اقرار و روبرو شدن با آن ، از لوث وجودش پاک کنیم . غم انگیز است اگر تمام آن ها را بنویسیم و بعد به داخل کشوی میز بیندازیم . این نقص ها ، در تاریکی رشد می کنند و در پرتو نور می میرند.
پاسخ
#2
ترس از قضاوت شدن.ترس از نشان دادن خود واقعیم.ترس از اعتمادددد کردن
پاسخ
#3
هیچگونه بهانه یا دست آویزی نداشتم و ندارم بلکه با تمام وجودم به استقبال این قدم رفتم
باور قلبی دارم که این اصول میتواند مرا از شر خودم در امان نگه دارد ، برنامه دوازده قدمی را پذیرفته ام ، با آن تکیه کرده ام و نسبت به کارایی ان ایمان دارم
پاسخ
#4
من برای پاکی و بهبودیم بهانه و دست اویزی نگه نداشتم و دلیل هم عجزهایی بود که خیلی مسایل خوب را هم از من گرفت برای من مهم این است در جریان بهبودی باشم ...
پاسخ
#5
ترس از. روبرو شدن با خودم
ترس از. قضاوت و شکسته شدن گمنامی ام
پاسخ
#6
بهانه مصرف دوباره،مثل موادی که جاساز میکردم هیچکس نمیدونست،قدم یک تسلیم را با پذیرفتن شکست شروع میکنه،قدم پنجم تسلیم رو با اقرار یعنی برای پاک سازی روح نباید رازی رو در خود پنهان کرد،چون فکر من بیشتر وقت خودرا برای نگهبانی از اون راز تلف خواهد کرد،پس بهانه ها ریشه درترسهایم دارد،برای رها شدن باید رها کردوسپرد
پاسخ
#7
باسلام احترام

چیزهای که امروز به عنوان یه دست اویزبرای بهبودیم دارم چیزهای هستن که من قابلیت به اجرا گذاشتن قدرت های بهبودیم را ندارم و عملکردی که لازمه من در این مسیر روحانی انجام بدم گاهی دست رو دست میزارم و طنبلی میکنم و برای مثال خود تنبلی هم برای دست اویزی ایجاد کرده است وترس از بیان واقعیت های ونادیده گرفتن مسایل کوچک حتی جلسه کارکرد قدم نیز به این موضوع دامن میزنه

بازگو نکردن هدفهایم وبرنامه ریزی نداشتن در بهبودی خود یه دست اویز برایم ایجاد میکند درکل من هدفی برای خود نداشتن وانگیزه نداشتن بهبودی یه مسیر است ولازم است که من برای این مسیر اصول قدمهارو کار کنم وتمرین داشته باشم

باتشکر از تک تک شما
پاسخ
#8
بهانه و دست آویز ابزار بیماری من است ، چون از این طریق واقعیت ها را انکار میکنم و مسئولیت هایم را برعهده نمیگیرم و بهانه هایی که برای این قدم می آورم این است که : این اقرارها یک روز برعلیه

من استفاده میشود ، ممکن است یک روز با راهنمایم روبروی هم قرار بگیریم ، عکس العمل های رهجوهایم در مورد من چگونه خواهد بود و بهانه های دیگررررر.

اما واقعیت این است که این قدم را باید روزانه کار کرد. من امروز باید در مورد احساسات و روابط خودم مشارکت کنم و چگونگی دقیق خطاها و اشتباهاتم را اقرار کنم . 

امروزه درک کرده ام که نیازمند رشد هستم و چیزی که به من کمک میکند ، بکارگیری اصول روحانی شهامت و اعتماد است که بتوانم به راهنمایم و نیروی برترم اعتماد کنم و برای آنها اقرار کنم.
پاسخ
#9
ترس از رو در روشدن ودیدن خود واقعیم نمیخواهم نقاط تیره وتاریک احساسات و مشکلات ارتباطی خودم را ببینم شاید بدلیل قدرت زیاد انکار اعتیادی خودم اینکه زمانیکه درگیر اعتیاد فعالم هستم نسبت به دوستانم و راهنمای خودم درگیر قضاوت پیش داوری میشم در مرحله بعد هم میگوییم که خداوند خودش شاهد وناظر این اتفاقات بوده دیگر دلیل بازگو کردن ان چی میتون باشد
پاسخ
#10
وقتی چهار قدم قبلی به من کمک کرد تا روابطم با دیگران و جامعه بهتر شود و به یک خودشناسی نسبی برسم ، دست آویزی برای کارکردن قدم پنجم و سایر قدم ها ندارم و اگر در نقاطی تردید داشته باشم ، با مشورت و درخواست کمک از راهنما و دوستان بهبودی و خداوند سعی می کنم با توان و انرژی بیشتری در فرآیند مسیر بهبودی قدم بردارم.
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان