امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
قدم اول سوال 19 : من دقیقا در برابر چه چیزی عاجزم ؟
#11
من در برابر تمام نواقصم عاجزم قبلا مواد مخدر بود حالا نواقص شخصیتیمه
پاسخ
#12
سلام به طور ساده هرچیزی که مرا ازحالت تعادل خارج کند من دز برابر ان عاجزم
پاسخ
#13
من در برابر بيمارى اعتيادم عاجزم،دربرابر خودمحوريهايم ،خودخواهى ونواقص شخصيتيم ،هرزمان كه روى نوار بيماريم هستم در حال خسارت زدنم ومتوجه بزرگ بودن بيماريم ميشوم كه چقدر من در مقابلش عاجزوناتوانم امروز بايد جلساتم را بيادم وبه خودم فرصت بدهم تا بهبوديم روزبروز بازكيفيت شود .
پاسخ
#14
من در برابر بیماری اعتیاد که متشکل از نواقص ، افراط و تفریط ، عادات خودمحورانه ، رفتارها و هر چیزی که کنترل زندگی مرا به دست بگیرد و مرا به چالش بکشاند عاجزم.
پاسخ
#15
افکارم واعتیادم وجنس مخالف مواد مخدر و....
پاسخ
#16
من در مقابل مکان های مصرف ، مواد مخدر ، دوستان مصرف کننده و .....
عاجز هستم
پاسخ
#17
در مقابل هر چیزی که تعادل مرا بهم بزند و نتوانم در آن مورد تعادل را برقرار کنم عاجز هستم ، بیماری اعتیاد و هر چیزی که مرا از مسیر بهبودی دور کند ، من در مقابلش عاجز و ناتوان هستم .
پاسخ
#18
با سلام
عجز یعنی نتوانستن،ضعف داشتن،عدم توانایی در درک و تشخیص درست از نادرست.عجز برای من یعنی نداشتن تناسب و تعادل بین آنچه که میبینم یا میشنوم یا فکر میکنم با آنچه که عمل میکنم.عجز یعنی واکنشهایی غلطِ و نادرست و در عین حال آگاهانه نسبت به مسائل.
عاجز کسی نیست که میداند که نمیتواند چون به درک عاجز بودن رسیده پس دیگر عاجز نیس عاجز کسی است آگاهانه میداند که نمیتواند ولی میگوید میتوانم.عاجز کسی است تجربه های دردآور ، پوسیده و ناکارآمد را تکرار میکند و هربار میگوید اینبار با دفعه های قبل فرق میکند.
عاجز منم که وقتی احساس خوبی ندارم علت آنرا در دیگران جسجو میکند.
پاسخ
#19
تا ب درک عجز و ناتوانی نرسیده باشیم عاجز بودن نامفهوم است بخصوص برای ما مبتلایان ب بیماری اعتیاد ک احساس توانمندی زیاد جزعی از وجودمان است. با درک عجز پی ب ناتوانی خودم در برابر هرچیزی ک باعث خروجم از مسیر تعادل و سالم میشود حتی خوردن غذا ، روابط عاطفی حتی در خانواده، تمام جوانب زندگیم تحت الشعاع مورد مدنظر و توجهم میشود. شئ، زمان، مکان، اشخاص و شرایطی ک باعث بهم ریختگی درونی و شخص بیمارراوارددایره ی وسوسه و اجبار و تباهی میکند
پاسخ
#20
در برابر تموم موضوعاتی که قراره من براشون کاری انجام بدم ، یعنی من سهم دارم و میتونم درد سر درست کنم ، من هر کاریو انجام میدم با اعتیاد انجام میدم وقتی اعتیاد قاطی رفتارم میشه قدرت اجرایی درستو از دست میدم میشه عاجز در برابز رفتاری که نمیخام باشه
مث توهین تو گفتگوهام
مث بدقولی
مث تنبلی
حالا نقطه عجز چیه
ادب
خوش قولی
کار و تلاش و کوشش
چی توشون کمه بهبودی
اخرش چی میشه
یا نیمه کاره یا با شکست
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان