ارسالها: 1
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
6
من در برابر تمام نواقصم عاجزم قبلا مواد مخدر بود حالا نواقص شخصیتیمه
ارسالها: 3
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
16
سلام به طور ساده هرچیزی که مرا ازحالت تعادل خارج کند من دز برابر ان عاجزم
ارسالها: 70
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
330
من در برابر بيمارى اعتيادم عاجزم،دربرابر خودمحوريهايم ،خودخواهى ونواقص شخصيتيم ،هرزمان كه روى نوار بيماريم هستم در حال خسارت زدنم ومتوجه بزرگ بودن بيماريم ميشوم كه چقدر من در مقابلش عاجزوناتوانم امروز بايد جلساتم را بيادم وبه خودم فرصت بدهم تا بهبوديم روزبروز بازكيفيت شود .
ارسالها: 364
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2019
اعتبار:
1,523
من در برابر بیماری اعتیاد که متشکل از نواقص ، افراط و تفریط ، عادات خودمحورانه ، رفتارها و هر چیزی که کنترل زندگی مرا به دست بگیرد و مرا به چالش بکشاند عاجزم.
ارسالها: 11
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
44
14-02-2019, 12:44 AM
(آخرین تغییر در ارسال: 14-02-2019, 12:55 AM توسط Admin1.)
افکارم واعتیادم وجنس مخالف مواد مخدر و....
ارسالها: 160
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
668
من در مقابل مکان های مصرف ، مواد مخدر ، دوستان مصرف کننده و .....
عاجز هستم
ارسالها: 365
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2019
اعتبار:
1,532
در مقابل هر چیزی که تعادل مرا بهم بزند و نتوانم در آن مورد تعادل را برقرار کنم عاجز هستم ، بیماری اعتیاد و هر چیزی که مرا از مسیر بهبودی دور کند ، من در مقابلش عاجز و ناتوان هستم .
ارسالها: 270
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
100
با سلام
عجز یعنی نتوانستن،ضعف داشتن،عدم توانایی در درک و تشخیص درست از نادرست.عجز برای من یعنی نداشتن تناسب و تعادل بین آنچه که میبینم یا میشنوم یا فکر میکنم با آنچه که عمل میکنم.عجز یعنی واکنشهایی غلطِ و نادرست و در عین حال آگاهانه نسبت به مسائل.
عاجز کسی نیست که میداند که نمیتواند چون به درک عاجز بودن رسیده پس دیگر عاجز نیس عاجز کسی است آگاهانه میداند که نمیتواند ولی میگوید میتوانم.عاجز کسی است تجربه های دردآور ، پوسیده و ناکارآمد را تکرار میکند و هربار میگوید اینبار با دفعه های قبل فرق میکند.
عاجز منم که وقتی احساس خوبی ندارم علت آنرا در دیگران جسجو میکند.
ارسالها: 56
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2019
اعتبار:
242
تا ب درک عجز و ناتوانی نرسیده باشیم عاجز بودن نامفهوم است بخصوص برای ما مبتلایان ب بیماری اعتیاد ک احساس توانمندی زیاد جزعی از وجودمان است. با درک عجز پی ب ناتوانی خودم در برابر هرچیزی ک باعث خروجم از مسیر تعادل و سالم میشود حتی خوردن غذا ، روابط عاطفی حتی در خانواده، تمام جوانب زندگیم تحت الشعاع مورد مدنظر و توجهم میشود. شئ، زمان، مکان، اشخاص و شرایطی ک باعث بهم ریختگی درونی و شخص بیمارراوارددایره ی وسوسه و اجبار و تباهی میکند
ارسالها: 6
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2019
اعتبار:
16
در برابر تموم موضوعاتی که قراره من براشون کاری انجام بدم ، یعنی من سهم دارم و میتونم درد سر درست کنم ، من هر کاریو انجام میدم با اعتیاد انجام میدم وقتی اعتیاد قاطی رفتارم میشه قدرت اجرایی درستو از دست میدم میشه عاجز در برابز رفتاری که نمیخام باشه
مث توهین تو گفتگوهام
مث بدقولی
مث تنبلی
حالا نقطه عجز چیه
ادب
خوش قولی
کار و تلاش و کوشش
چی توشون کمه بهبودی
اخرش چی میشه
یا نیمه کاره یا با شکست