امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
قدم اول سوال 42 : آیا بیماریم را با تمام گستردگی اش پذیرفته ام ؟
#11
بیماریم هر روز شکل و فرم جدید پیدا و هنوز در حال شناخت آن هستم هر چه جلوتر میروم میبینم که نیاز بیشتر به تغییر و حضور در جلسات و تجربه دوستان دارم
پاسخ
#12
بايد بپذيرم من اين را بايد بدانم عاجزوا. زندگى كنم چون بيماري من پر از هيجان از تصورات باطل است امروز سعى ميكمك منظم باشم خداوندرا درك كنم تاركمتر خودمحورى كنم امروز بايد پشت چراغ قرمز بايستم تا صبركردن را ياد بگيرم تا به مفهوم پذيرش برسم.
پاسخ
#13
بعداز سالها با برنامه زندگی کردن متوجه شده ام گستردگی و پیچیدگیهای بیماری من بقدری زیاد است که هیچگاه امکان شناخت کامل برای من نیست
فقط من باید دایما امادگی جهت تسلیم  و تمایل جهت کمک گرفتن را در خودم حفظ کنم.
پاسخ
#14
بله پذیرفته ام من دیگر دنبال بهانه ودستاویزبرای خود نیستم من تسلیم اصول روحانی برنامه هستم
پاسخ
#15
چاره ای جز پذیرفتن ندارم چون میبینم که بیماریم هر روز و هر لحظه با من است و اگر غفلت کنم مرا به ناکجا آباد میکشد.
پاسخ
#16
بیماری من بسیار گسترده است با کارکرد این قدم دانش بسیار اندکی در مورد بیماریم پیدا کرده ام و هر چه رو به جلو حرکت می کنم بهتر می توانم آنرا درک و بپذیرم.
پاسخ
#17
با سلام
تجربه شخصی!!!!در مورد این سوال برای من موضوع پذیرش اعتیادم کمی متفاوت است در کلام میگویم ابعاد اعتیادم را پذیرفته ام اما بهبودی در رفتارم دیده نمیشود صادقانه هنوز با بعضی از ابعاد اعتیادم خوب آشنا نشدم یا هنوز با آنها روبرو نشدم و در شریط عود بیماریم رفتارهای عجیب از خودم نشان میدهم مثلا فکر میکنم چون پاک شدم باید همه چیز اوکی باشد ولی گاهی ترکشهای اعتیادم سالها بعد به من میخورد یا مثلا ممکن است باید تا آخر عمر از بعضی کارها پرهیز کنم.
پذیرفتن ابعاد کامل اعتیاد به یکباره کار آسانی نیست.
مثلا آیا پذیرفته ام که در برابر بعضی چیزها خیلی زود وسوسه میشوم و کنترل رفتارم را از دست میدهم؟
از خودم بپرسم اگه میگم اعتیادم رو پذیرفتم آیا تسلیم در رفتارم دیده میشود؟آیا با راهنمایم صادقم؟آیا بطور مرتب جلسه میروم؟خدمت میکنم؟قدم کار میکنم؟رنجشهایم را تراز میگیرم؟به تازه واردین شماره میدهم؟شماره میگیرم؟ ماسک میزنم؟وقتی در خلوت خودم به این سوالات جواب میدهم میتوانم به خودم بگویم آیا اعتیادم را پذیرفتم یا نه.
گاهی هم آنقدر روی پذیرفتن شعار و مانور میدهم که تَوَهُم میدانم و میتوانم به سراغم میاید و از بهبودیم مراقبت نمیکنم و به دردسر می افتم.
من با پذیرفتن اینکه یک معتاد هستم و بیماری اعتیاد بخشی از وجود من است مشکلی ندارم و آنرا پذیرفتم اما با مسئولیت بعد پذیرش گاهی به مشکل میخورم.
من مسئول بیماری خودم نیستم و شاید بعضی از ابعاد اعتیادم را هیچوقت نتوانم بپذیرم مثلا چرا احساسات و افکار بد دارم چرا وقتی همه چیز خوب است من خوب نیستم یا کجا چگونه و چه زمانی بیماریم عود میکند؟؟ اما مسئولیت رفتار ناشی از اعتیادم با خود من است نه با کس دیگری یا خداوند.
من وقتی از درون میپذیرم تا حدود زیادی اعتیادم متوقف میشود.
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان