ارسالها: 160
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
668
بیماریم هر روز شکل و فرم جدید پیدا و هنوز در حال شناخت آن هستم هر چه جلوتر میروم میبینم که نیاز بیشتر به تغییر و حضور در جلسات و تجربه دوستان دارم
ارسالها: 70
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
330
بايد بپذيرم من اين را بايد بدانم عاجزوا. زندگى كنم چون بيماري من پر از هيجان از تصورات باطل است امروز سعى ميكمك منظم باشم خداوندرا درك كنم تاركمتر خودمحورى كنم امروز بايد پشت چراغ قرمز بايستم تا صبركردن را ياد بگيرم تا به مفهوم پذيرش برسم.
ارسالها: 14
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
70
بعداز سالها با برنامه زندگی کردن متوجه شده ام گستردگی و پیچیدگیهای بیماری من بقدری زیاد است که هیچگاه امکان شناخت کامل برای من نیست
فقط من باید دایما امادگی جهت تسلیم و تمایل جهت کمک گرفتن را در خودم حفظ کنم.
ارسالها: 252
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
1,095
بله پذیرفته ام من دیگر دنبال بهانه ودستاویزبرای خود نیستم من تسلیم اصول روحانی برنامه هستم
ارسالها: 364
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2019
اعتبار:
1,523
چاره ای جز پذیرفتن ندارم چون میبینم که بیماریم هر روز و هر لحظه با من است و اگر غفلت کنم مرا به ناکجا آباد میکشد.
ارسالها: 365
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2019
اعتبار:
1,532
بیماری من بسیار گسترده است با کارکرد این قدم دانش بسیار اندکی در مورد بیماریم پیدا کرده ام و هر چه رو به جلو حرکت می کنم بهتر می توانم آنرا درک و بپذیرم.
ارسالها: 270
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
100
26-07-2020, 10:22 PM
(آخرین تغییر در ارسال: 26-07-2020, 10:33 PM توسط بَرمک.)
با سلام
تجربه شخصی!!!!در مورد این سوال برای من موضوع پذیرش اعتیادم کمی متفاوت است در کلام میگویم ابعاد اعتیادم را پذیرفته ام اما بهبودی در رفتارم دیده نمیشود صادقانه هنوز با بعضی از ابعاد اعتیادم خوب آشنا نشدم یا هنوز با آنها روبرو نشدم و در شریط عود بیماریم رفتارهای عجیب از خودم نشان میدهم مثلا فکر میکنم چون پاک شدم باید همه چیز اوکی باشد ولی گاهی ترکشهای اعتیادم سالها بعد به من میخورد یا مثلا ممکن است باید تا آخر عمر از بعضی کارها پرهیز کنم.
پذیرفتن ابعاد کامل اعتیاد به یکباره کار آسانی نیست.
مثلا آیا پذیرفته ام که در برابر بعضی چیزها خیلی زود وسوسه میشوم و کنترل رفتارم را از دست میدهم؟
از خودم بپرسم اگه میگم اعتیادم رو پذیرفتم آیا تسلیم در رفتارم دیده میشود؟آیا با راهنمایم صادقم؟آیا بطور مرتب جلسه میروم؟خدمت میکنم؟قدم کار میکنم؟رنجشهایم را تراز میگیرم؟به تازه واردین شماره میدهم؟شماره میگیرم؟ ماسک میزنم؟وقتی در خلوت خودم به این سوالات جواب میدهم میتوانم به خودم بگویم آیا اعتیادم را پذیرفتم یا نه.
گاهی هم آنقدر روی پذیرفتن شعار و مانور میدهم که تَوَهُم میدانم و میتوانم به سراغم میاید و از بهبودیم مراقبت نمیکنم و به دردسر می افتم.
من با پذیرفتن اینکه یک معتاد هستم و بیماری اعتیاد بخشی از وجود من است مشکلی ندارم و آنرا پذیرفتم اما با مسئولیت بعد پذیرش گاهی به مشکل میخورم.
من مسئول بیماری خودم نیستم و شاید بعضی از ابعاد اعتیادم را هیچوقت نتوانم بپذیرم مثلا چرا احساسات و افکار بد دارم چرا وقتی همه چیز خوب است من خوب نیستم یا کجا چگونه و چه زمانی بیماریم عود میکند؟؟ اما مسئولیت رفتار ناشی از اعتیادم با خود من است نه با کس دیگری یا خداوند.
من وقتی از درون میپذیرم تا حدود زیادی اعتیادم متوقف میشود.