ارسالها: 55
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
283
فروتنی یعنی اینکه من باکارکردقدم ۱نقاط قوت وضعف خودموپیداکنم خودموکاملتربشناسم وبیماریموبپذیرم وخودموتوهرشرایطی بپذیرم باخودم نجنگم فروتنی یعنی مسولیت بیماری وبهبودی روبپذیرم
ارسالها: 364
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2019
اعتبار:
1,523
اینکه من مجتبی هستم یک معتاد یعنی فروتنی
هر زمان که با تمایل کامل بپذیرم که من یک معتاد هستم و بیماری اعتیاد دارم یعنی اصل فروتنی را تمرین کردم. اینکه من به تنهایی نمیتوانم و درخواست کمک میکنم یعنی تمرین فروتنی . اینکه واقعیت ها را قبول کنم و با آنها نجنگم یعنی فروتنی . اینکه هر جا اشتباه کردم ، سریعاً به آن اقرار کردم یعنی فروتنی. اینکه هر چیزی که اصول به من گفته بدون چون و چرا بپذیرم یعنی فروتنی
ارسالها: 365
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2019
اعتبار:
1,532
در مرحله اول با اقرار به عجز و ناتوانی های خود ، فروتنی را تجربه می کنم ، در مرحله بعد با درخواست کمک از نیروی برتر و گرفتن راهنمایی از دوستان بهبودی مجددا فروتنی را تمرین می کنم .
ارسالها: 270
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2019
اعتبار:
100
با سلام....
در واقع فردتنی یک بُعدش اینست که در خود و اعمال و رفتار خودم فرو بروم و ببینم چگونه انسانی هستم.
در قدم یک ما قبول عجز میکنیم و سعی میکنیم برای ما شدن تلاش کنیم.فروتنی قدم یک یعنی نباید خودمو قدیس یا ستاره یا دلسوز تر از همه بدانم که بعد بیام جلوی یک شورا بایستم و بگم عقل عقل منه.
فروتنی قدم یک یعنی مواظب حرفهایم و اعمالم باشم که سازنده باشد نه مخرب.
فراهم کردن بستری برای سازنده بودن باید نیت فروتنانه داشته باشم.
من ضمن اینکه تمایل به اعتیاد دارم ولی تمایلم به انجام کارهای سالم و سازنده هم دارم فقط باید به قسمتهای سالم زندگی ام بیشتر توجه کنم و با واقعیت امروز زندگیم نجنگم.
فروتنی یعنی پایبندی به اصول و زندگی به گونه ایی دیگر.مرزهای مخرب را باید بر روی خودم ببندم و دیگران را رها کنم تا خودشان برای مرزهای مخرب خودشان فکری بکنند.
باور کنم تسلیم یعنی شروع یک زندگی جدید.