قدم اول سوال 3 : وقتی نسبت به چیزی وسوسه دارم چه احساسی پیدا می کنیم ؟

[Mortaza]

مرتضی معتاد

وسوسه برای من تجربه عملی چیزی است که قبلا انرا تجربه کردن و لذت بردم وقتی وسوسه میشم احساس های که قبلا از ان لذت بردم رو میخوام تجربه کنم
در حالت وسوسه من از لحاظ روحانی دچار مشکل میشوم و فقط به خواسته خودم توجه میکنم طوری که نمیتوانم اطرافم رو ببینم و به عواقبش فکر کنم

[ستاره-ع]

اکثر اوقات بدون در نظر گرفتن عواقبش از روی وسوسه رفتار میکنم و تنها نتیجه اش برای من حال بد است
البته همراه با خودمحوری لذت جویی و طمع...
گاهی اوقات هم با استفاده از اصول برنامه به وسوسه ام بها نمیدم و در مقابل اعتیادم پیروز میشوم

[Vali]

من دعا میکنم ودرخاست کمک از خداوند وزانو میزنم

[Mohsen.d]

بعد از وسوسه احساس نیازشدید به انجام مورد پیدا میکنم.. توام بااون فکر عاقبت کار حس دلشوره رو شکل میده.. پس میشه گفت وسوسه روی احساسات تاثیر مستقیم داره

[s.mojtaba]

وقتی به چیزی وسوسه دارم تمام تمرکز من به آن وسوسه جلب میشود و افکارم مدام نقشه اجرای آن را میکشد. و تا آن نقشه را به ثمر نرسانم آرام نمیگیرم.

[کاویان]

امروز با کارکرد این قدم شناخت نسبی از بیماری اعتیادم پیدا کرده ام و سعی می کنم تا وسوسه نشوم ، اگر زمانی وسوسه شدم بلافاصله اقرار می کنم و با مشارکت با دوستان بهبودی و راهنمای ام ، سعی می کنم آن وسوسه را از خود دور کنم .

[Mozhgon.s]

میل ب انزوا و خلوت کردن باافکار خودم و هم سو شدن با آن. این وسوسه همراه با لذتی آشناست ک میل ب مزه کردن و حفظ ان برای شخص خودم دارم. ب دنبال راه سوم هستم . بهانه جو و خودخواه میشوم تا مجوز مصرف یا استفاده از الگوهای رفتاری ناسالم را بزست بیاورم. صدای افکار بلند تر از نداب وجدان میشود و کنترل امور و واکنش من از دستم خارج میشود و در راستای تامین مورد وسوسه م تمامی حواسم شرکت میکند . اما شناخت وسوسه و ابزارهای رهایی از آن مرا قبل از ابتلا ب رفتارهای اجباری ب تعادل مرا برمیگرداند

[رضا 47]

وسوسه آزارم میده سرکلاس هم نشستم ولی باز وسوسه کلافم کرده ، وسوسه بخشی از احساسات منه، قبلا با مصرف کردن زندگی کردم، در حال حاضر با وسوسه زندگی میکنم، حال عجیبیه، حس خوبی دارم با این وسوسه، هر روز با وسوسه کلنجار دارم امروز 25 روز هست که زمان رفتم به تختخواب وسوسه را در آغوش میگیرم و خوشحال از اینکه 24ساعت دیگه قوی تر از وسوسه بودم،

[abn20152015]

احسام میشود بهم ریختکی میشود ادم بلاتکلیف میشود کسی که همه چیزی را که یاد کرفته فراموش کرده است قدرت تصمیم کرفتن را از دست میدهد و فکر و ذهنش فقط دنبال رسیدن راهی به عامل وسوسه است به هر طریقی

[بَرمک]

با سلام
برای من:بستگی دارد به چه چیزی وسوسه دارم،هر زمینه ایی از وسوسه احساسات مربوط به خودش به سراغم میاید.به عنوان مثال وقتی وسوسه پول نا سالم دارم در ابتدا احساس بدبختی،پوچی و حقارت دارم وقتی میخوام که انجامش بدم احساس ترس،رسوایی و بی آبرویی و از این دست به سراغم میاد.
در این حال افکار و اعمال من مُشَوَش میشود و در یک چرخه میدانی به دور خودم میچرخم در آن لحظه فقط افکار مربوط به آن وسوسه مرا پُر میکند.انرژی زیادی از دست میدهم دیدم به اطرافم تونلی میشود و از بقیه قسمتهای زندگیم غافل میشوم مثل خدمت به دیگران در NA 
من حتی زمانیکه وسوسه یک کارِ خیرخواهانه دارم هم درگیر تایید،تغییر و تشویق دیگران میشوم در این شرایط بی نظم،بی ملاحضه،خودخواه میشوم و دنبال دلایل به ظاهر موجه برای قانع کردن خودم میگردم و کلا از تعادل خارج میشوم.
در کل من در هر قسمتی که احساس خلع دارم با وسوسه هایم درگیرم در این مواقع حال بیماریم خوب است ولی خودم حال خوبی ندارم.