امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اصل تعادل
#1
دستیابی به تعادل در بهبودی قدری شبیه نشستن با یک ترازو و تودهای شن است . هدف این است که در هر کفه ترازو مقدار مساوی از شن داشته باشیم و به تعادل وزن دست یابیم.

تعادل را در زندگی خود جستجو میکنم . امروز ، از دیگران میخواهم تجربه خود در دستیابی به این تعادل را با من در میان بگذارند.
پاسخ
#2
تعادل برای من جز غیر ممکنترین کارهاست ، اما با بدست داشتن اصل روشن بینی میتوان به آن درسترسی پیدا کرد
با گرفتن ترازنامه روزانه ، با واقع بینانه به مسائل نگاه کردن ، مشورت کردن ، میتوان آرام آرام به تعادل رسید .شکرگذاز برنامه معتادان گمنام هستم
پاسخ
#3
بارها و بارها در بهبودی دچار اشفتگی و پراکندگی ذهن خواهم شد و این به معنی عدم تعادل نیست. برای من معیار تعدل یعنی مدت زمانی که به این مسائل رسیدگی میکنم و دوباره وضع روحی و روانی خودم را سروسامان میدهم. هرچه زمان کمتری برای رسیدن به حال طبیعی صرف شود، یعنی من به تعادل نزدیکتر شده ام.
پاسخ
#4
من هنوز هم تعادل ندارم و خیلی زمانها انتخابی عمل میکنم
پاسخ
#5
تعادل یعنی به اندازه مساوی ودرست من هنوزدرخیلی ازکارهایم به تعادل نرسیدم باشرکت منطم درجلاسات ومشو رت با راهنما واستفاده ازتجربه دیگران می توانم به اصل روحانی تعادل برسم
پاسخ
#6
افراط و تفریط جزو بیماری اعتیاد من بوده و با مصرف بیش از حد انها در من نهادینه شده حال پذیرفتم مشکل دارم و باید برای حال خوبم یکسری کارها انجام دهم تا ان تعادل و تناسب در من هویدا شود برای به تعادل رسیدن جلسه مشورت اعتماد به نیروی برتر دعا کردن سپردن به خداوندی که خود درک کردن و فروتنانه و عاجزانه زندگی کردن ....
پاسخ
#7
نقطه مقابل تعادل افراط و تفریط است .  من حتی در کارهای مثبت هم تعادل ندارم . مثلا خیلی کمک میکنم به طوری که از زندگی خودم میمانم.  خیلی خدمت میگیرم ، 

شبها تا دیر وقت مطالعه میکنم ، زیاد کار میکنم ، و....

کلا منه معتاد چیزی به اسم تعادل در زندگیم معنا نداره مگر تعادل را سرتیتر بهبودیم قرار بدهم.
پاسخ
#8
تعادل را با کارکرد و اجرا گذاشتن قدم ها در زندگی می توان به مرور به دست آورد ، وقتی اصول معتادان گمنام را رعایت کنم می توانم تا حدودی در تعادل باشم .
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان