قدم اول سوال 17 : چه شرایطی باعث شد تا رسما قدم یک را کار کنم ؟

[s.mojtaba]

با وارد شدن به انجمن و بدست آوردن پاکی فکر میکردم که دیگر مشکلی ندارم و میتوانم مثل آدمهای عادی زندگی کنم ولی با گذشتن مدتی از پاکی متوجه شدم که مشکل عمده

من مصرف مواد مخدر نبوده بلکه بیماری اعتیاد من است که مرا به این مرحله کشانده است. با یک نگاه به زندگی جدید اعضای قدیمی انجمن تمایل پیدا کردم که با نظم دقیق اصول

برنامه را به زندگیم وارد کنم. چون میدیدم آنها از موفقیت هایشان مشارکت میکنند و من هم مشتاق شدم راهی که آنها رفته بودند را بروم.

[رضا]

واقعا خسته شده بودم آنقدر که همه از من دوری و فرار میکردند دیگر هیچ کس حتی عزیز ترین کسانم فاصله میگرفتند
باعث شد تا با تمام وجود خواهان کمک و یاری باشم من عاجزم و این تا آخر عمر برای من وجود دارد

[Mozhgon.s]

تمام راههایی ک میدانستم یا پیشنهاد میشد را برای رهایی از رفتارهای اجباری من الجمله مصرف را بکار بردم و در طی این آزمون بدون اینکه متوجه بشوم تمامی امور زندگی مختل و از کنترلم خارج شده بود . رفتار های اجباری و افراطی، دردهای روحی و روانی، خستگی و دلزدگی و احساس ناتوانی مطلق باعث شد با معرفی برنامه ی دوازده قدمی برای رسیدن ب حق انتخاب ، شروع ب کار کردن قدم یک کنم

[کاویان]

به رسیدن به هدف اصلی ام و شناخت خود و بیماری ام که سالیان دراز مرا اسیر خود کرده بود و به پیشنهاد دوستان بهبودی و راهنمای خود که در فرآیند بهبودی قرار بگیرم ، رسما کارکردن این قدم را شروع کردم و از خداوند درخواست کردم مرا در این مسیر یاری کند .

[بَرمک]

با سلام
قبل از آشنایی با NA همان آخر خط یاس و انزوا و جبر بود که همه ما تجربه کردیم.اما امروز مسئله برای روی آوردن به کارکرد قدم یک کمی متفاوت تر است امروز دلایل زیادی وجود دارد تا قدم یک را بطور رسمی بکار بگیرم در این سوال سه کلمه (بحران) و (رسما) و (قدم یک) کلید واژه های اصلی هستند مثلا در بحرانها(وسوسه ها،جنگ،بیکاری،احساس تفاوت با دیگران،عدم رضایت از زندگی.......) قدم یک (از درون بپذیرم،تمایل به اقرار داشته باشم،آشفتگی و از دست دادن اختیار را ببینم.......) رسما (جلسه بروم،از راهنما کمک بگیرم،مشارکت صادقانه بکنم،خدمت کنم،برنامه بهبودی داشته باشم......) و به این باور برسم که به تنهایی نمیتوانم برای خودم کاری انجام بدهم.این سوال مکمل برگه خواندنی (ما بهبود پیدا میکنیم) است که میگوید وقتی ما آخر خط میرسیم و درک میکنیم که چه با مواد مخدر چه بدون آن نمیتوانیم مثل یک انسان زندگی کنیم ........ آیا کار دیگری مانده است که انجام نداده باشیم؟) بله کارهای زیادی مانده است که انجام ندادیم مثل تسلیم،خدمت،ترازنامه،بخشیدن خودمان و دیگران،محبت ،صمیمیت،مرور قدم یک و در کل استفاده تمام منابع NA

[بَرمک]

با سلام
برای من کارکرد قدم یک از زمانی رسمیت پیدا کرد که مدتی از قطع مصرف من گذشته بود و متوجه شدم نه خودم از خودم نه اطرافیان از من رضایت ندارند وقتی با راهنما مشورت کردم متوجه شدم من فقط قطع مصرف مواد کردم و هیچ تعقیر دیگری در زندگیم اتفاق نیافتاده بعد تصمیم گرفتم قدم یک را در زندگیم رسمیت ببخشم و آنها در زندگی بکار بگیرم در واقع آشفتگی ، بی انظباطی ، بد خُلقی ، بد اخلاقی و دیگر خصیصه های اعتیاد باعث شد بطور رسمی قدم یک را بکار بگیرم.تازه متوجه شدم پمفلت (ما بهبود پیدا میکنیم) چه پیامی دارد آنجا که میگوید وقتی ما به آخر خط میرسیم و درک میکنیم چه با مواد چه بدون مواد نمیتوانیم مثل یک انسان زندگی کنیم........پیامش برایم این بود قدم یک در زندگیت رسمیت ندارد.

[Mozhgon.s]

بر این باور بودم ک رسیدن ب عجز باعث تسلیم و روی آوردن اعضا ب فرآیند کار کرد قدمها شده اما در مقایسه با اعضای مصرف کننده ک در تقطه عجز همچنان در حال مصرفتد دچار تضاد میشدم. متوجه شدم عجز یک نقطه مکان زمان یا شرایط نیست بلکه درک عجز نقطه ی تسلیم من است این درک عجز است ک موجب روی آوردن ما ب فرآیند کار کرد،قدمها شده

[abn20152015]

نگرانیهام از لغزش ، از اینکه همه میتونن تو هم میتونی ، روشن بینی داشته باش ،
از اینکه دیگه دستم بیش از حد خط خورد حالا موقع پاک کردنه ، یه حال تونستم اعتیادو بپذیرم به بهبودی روبیارم راهنمام درست میگفت اعتیاد و بهبودی با هم کار نمیکنه ، تسلیم شدم ،